سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. امام خامنه ای (مدظله العالی)

بار دیگر اهانت به ساحت مقدس پیامبرعظیم الشأن اسلام و اعتقادات بیش از یک ونیم میلیارد مسلمان فارغ از مذاهب و فرق گوناگون ، احساسات دینی آنان را برانگیخت. این روش برخورد با اعتقادات مسلمانان اززمانی آغاز شد که سلمان رشدی مرتد با حمایت های گرگ پیر استعمار و مساعدت انتشارات پنگوئن کتاب آیات شیطانی را به نگارش درآورد. در آن دوره رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) از این تهدید بزرگ بر علیه اسلام فرصتی بی نظیر ساخته و خارج از قواعد دیپلماسی با صدور فتوای ارتداد واعدام مؤلف و ناشر آن نه تنها فرصت تحقیر مسلمین را از شیاطین گرفتند بلکه با تحقیر آنان سران کفر را تا کنون به چالش کشاندند.


مدتی بعد اما، نه تنها تعدادی از مدعیان تندرو وهابی سعی در رد این فتوا داشتند بلکه برخی از اصلاح طلبان مفسد مانند کدیور این عمل را ترور نامیدند. این برخوردها باعث شد تا باردیگر شیاطین غرب به فکر تست افکارمسلمین و غیرت دینی آنان بیافتند. این بار با کاریکاتورهای موهن قلم بدستان مزدوردانمارکی و هلندی ، همان زشت سیرتانی که تاب دیدن زیبایی ها را نداشتند. بار دیگر خروش ملل مسلمان به آنان یادآور ساخت که اجازه ورود به حریم مقدس اسلام را به دشمن نخواهد داد. سپس درکلیسایی کوچک و فاسد با پنجاه عضو در ایالت فلوریدا کشیشی دیوانه اقدام به سوزاندن قرآن کریم کتاب دینی و مقدس مسلمانان نمود. نتیجه این عمل شنیع و نفرت انگیز تهاجم گروهی از مسلمانان خشمگین افغانی به مقر نیروهای سازمان ملل در مزار شریف وبه قتل رساندن بیش از 12 تن از آنان بود که دوتن از این تعداد ذبح شدند. اکنون نیز پس از گسترش موج بیداری اسلامی در جهان اسلام و به خطر افتادن منافع غیر مشروع غرب و فرزند نامشروع آنان رژیم اشغالگرقدس بار دیگر فرزندان شیطان اقدام به نشرفیلمی موهن نسبت به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشأن اسلام نموده و عمق دشمنی خود به مسلمانان را نشان دادند. ولی این بار امت اسلامی توفنده تر و کوبنده تر از هر زمان دیگر یک صدا به پا خاسته و درمقابل این توطئه واکنش نشان دادند. تندترین عکس العمل در بنغازی لیبی برعلیه سفارت امریکا صورت گرفت که نتیجه آن کشته شدن سفیر و تعدادی دیگر از کارمندان سفارت بود. گرچه به واسطه حملات متعدد به سفارتخانه های امریکا در یمن ، مصر ، تونس وحتی آنکارا علاوه بر وجود وضعیت قرمز و تخلیه تقریبأ تمامی کارکنان سفارت و استقرار کماندوهای دریایی ارتش امریکا و نیز حمایت ارتش کشورهای یاد شده از سفارتخانه های مزبور تعداد زیادی از مردم معترض و نیز نیروهای امنیتی کشته و یا مجروح شده اند. اکنون دولت امریکا همان گونه که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی علی رئوس المسلمین ) فرمودند، راهی جز عذر خواهی رسمی از مسلمانان و محاکمه عوامل سازنده فیلم و جلوگیری از پخش آن و یا منفور شدن بیش از پیش در نزد ملت های مسلمان و منزوی شدن بیشتر دربین آنان را ندارد. نگارنده در ادامه سعی دارد به نتایجی که از این واقعه وقایع مشابه آن حاصل شده است بپردازد:

-          دولت امریکا و اذنابش همواره کشورهای اسلامی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر و عدم رعایت حقوق شهروندی متهم ساخته است آن هم به دلیل عدم رعایت حقوق همجنس بازان ویا اعدام مفسدین فی الارض و افرادیاغی وباغی ، ولی آیا دهها هزار مسلمان امریکایی دارای حقوق شهروندی نیستند؟ آیا حدود 57/1 میلیارد مسلمان در سراسر جهان مشمول حقوق بشر نمی شوند که به اعتقادات و مقدسات دینی آنان اهانت می شود؟ دردورانی که فقط سؤال از واقعه افسانه ای هولوکاست مشمول شکنجه ، حبس ، نفی بلد و محرومیت از حقوق شهروندی می گردد آیا نشر صحنه های شنیع و نسبت دادن آن به بزرگان ادیان الهی با توجیه آزادی بیان جایز است؟

-          سازمان ملل متحد و در رأس آن شورای امنیت به جای آن که بیانیه ای در حمایت از حقوق بشر و احترام به اعتقادات ومقدسات پیروان ادیان را به تصویب برساند، در حمایت از سفارت خانه های امریکا در سراسر جهان بیانیه صادر کرده و در حرکتی یک سویه حمله به سفارت امریکا در لیبی و به قتل رسیدن دیپلمات های امریکا در بنغازی را محکوم کرد. وحال آن که این شیطان بزرگ امریکاست که با حرکتی غیر انسانی موجب به خطر افتادن امنیت بین المللی گردیده وباید براساس ماده 7 اصول سازمان ملل مورد بازخواست قرار می گرفت. این دو بند به تنهایی تمام ایرادات وارد شده بر اصول سازمان ملل توسط رهبری معظم انقلاب دراجلاس عدم تعهد را به اثبات می رساند.

-           آن چه در لیبی اتفاق افتاد نه به دلیل خشونت طلبی مسلمانان و نه حتی به دلیل عصبانیت افسارگسیخته در برابر اکران فیلمی بر ضداعتقادات آنان بود. بلکه علاوه بر این خشم مقدس ،  این آتش همان آتشی است که امریکا خود درخاکستر داغش دمیده آن را شعله ور ساخته و اکنون باید تاوان آن را بپردازد. کسانی که سفارت امریکا را در بنغازی به آتش کشیده و سفیر امریکا و همکارانش را به قتل رساندند،همان کسانی بودند که اندکی قبل به زیارتگاه بزرگ شیعیان در لیبی و شمال افریقا یعنی مزار و مسجد حضرت سیدی عبدالسلام (ع) را به آتش کشاندند و چه بسا همان کسانی بودند که با تشویق های امریکا قذافی طاغوت سرنگون شده لیبی را بدون محاکمه به قتل رساندند. چراکه با محاکمه او بسیاری از رازهای مگوی امریکا در شمال افریقا و خصوصأ خیانت هایی که درحق مردم مسلمان لیبی شده بود برملا می شد.نگاهی به پرچم در دست معترضین که همان پرچم القاعده است مؤید این نظر است.القاعده گرچه همان گروه از مسلمانان تندرویی است که به ادعای نه چندان قابل اعتنای امریکا مسبب واقعه 11 سپتامبر ودست آیزی برای تجاوز به کشورهای اسلامی بود ولی این گروه از سویی تبدیل به یکی از بهانه سازان همیشگی برای توجیه رفتارهای خارج از قاعده امریکا در منطقه وبرعلیه کشورهای اسلامی  است و از سویی تبدیل به یکی از بازوان اصلی امریکا در سرکوب مخالفین منطقه ای او شده است. تخریب قبور ائمه شیعه در عراق، انفجارهای پیاپی برعلیه شیعیان زائر عتبات عراق و قبور خاندان رسالت در سوریه، تخریب بقعه محسن ابن الحسین (علیهما السلام) در حوالی شهر حلب ، مبارزه مسلحانه برعلیه نظام سوریه ، مبارزه برعلیه مسلمانان شیعه پاکستان، شرکت در قتل عام مردم پاراچنارو همکاری با گروهک ریگی معدوم تنها بخشی از جنایات این گروه بر علیه مردم مسلمان جهان است که به دلیل همسویی با منافع شیطان بزرگ مورد تأیید سردمداران امریکایی است.  حال این فرقه تندرو که در افغانستان با امریکایی ها به توافقاتی پنهانی نیز دست یافته است مانند بسیاری از دیکتاتورهای دست نشانده متحد خوبی برای امریکا نبوده وگاه قدرت خود را درتهییج افکار عمومی به رخ عمو سام نیز می کشاند. این دقیقأ همان عملی است که اکنون در لیبی بوقوع پیوسته است. پس باید به سیاستمداران امریکایی گفت: در آتش افروخته خود ونیز شعله های خشم  امت مسلمان بسوزید که خود کرده را تدبیر نیست.

-          اما از سوی دیگرباید به مسلمانان جهان از هر گروه و فرقه ومذهبی ولو وهابیان و سلفی ها یاد آور شد که: برادران مسلمان در این واقعه همه دیدید که چگونه بالاترین مقدسات دین اسلام یعنی رسول گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم) و کلام وحی الهی یعنی قرآن کریم مورد استهزاء دشمنان اسلام واقع شدند.این نشان از آن دارد که دشمنان نه شیعه می شناسند ونه سنی. نه وهابی می شناسند و نه اثنی عشری. پس به فرموده قرآن با اعتصام به ریسمان الهی به ید واحده تبدیل شده و بر علیه کفر جهانی به مبارزه برخیزیم. آخرچرا در حالی که ملل مسلمان بر علیه این جنایت نفرت انگیز قیام کرده اند حاکمان آنان به سوی ملت خویش آتش می گشایند؟ زیرا بعضی از آنها خود در ساخت فیلم موهن امریکایی- اسرائیلی نقش داشتند.(مانند حمد بن جاسم نخست وزیر) و چرا باید در همین زمان مسجد «عین امام حسین (ع)» شیعیان درشهر «العوامیه» تخریب و به ویرانه ای تبدیل گردد؟ زیرا حضور متحدانه شیعه وسنی و سلفی در مخالفت با اهانت به رسول اعظم (ص) طلیعه اتحاد فرق ومذاهب مختلف اسلام را نشان می داد. شیعیان و اهل تسنن نشان داده اند که آن قدر شجاعت دارند که از اشتباهات دیگر برادران مسلمان خود بگذرند. پس بیایید ید واحده ای باشیم در مقابل کفار و اذناب خونخوارشان که قرآن فرمود:«محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم.»

-          بر جامعه هنری است که در مقابل اینگونه جسارت ها به مقدسات واکنش مناسب از خود نشان داده ودر مقابل این امور بی  تفاوت نباشند که نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده اند: « الا کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته». درود خدا بر هنرمندان متعهدی همچون مجید مجیدی که بی لحظه ای تردید با قلم زیبای خویش واکنش نشان داده وغیرت دینی خویش را به نمایش گذاشت.

-           سؤالی نیز مطرح است : چرا مسئولین نظام اسلامی و ام القرای ایران دربرابر اینگونه اعمال شنیع واکنشی دیر هنگام و به شدت انفعالی از خود نشان می دهند؟ چرا همیشه باید منتظر حرکت کشورهایی چون پاکستان و افغانستان و مصر باشیم وبعد واکنش خود را ابراز کنیم؟ در واقعه اخیرحدود دو روز تأخیر در اعلام مخالفت  چه توجیهی دارد؟ اگر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) و سایر مراجع تقلید پیام مهم و دشمن شکن خود را صادر نکرده بودند، و اگر حرکت خودجوش دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و طلاب و مدرسین حوزه های محترم علمیه نبود آیا آبرویی برای ام القرای جهان اسلام باقی می ماند ؟ آیا خدای ناکرده خود را مصداق پیام حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) می دانند که فرمود: «ترس من این است که تحلیل‌گران امروز ده‌سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؛ و نتیجه‌گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشور‌‌های غربی علیه ما موضع گرفته‌اند، پس باید خامی نکنیم و از کنار ا‌هانت‌کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم!» شایسته بود دولت محترم و مکتبی ومجلس محترم شورای اسلامی در اقدامی هماهنگ روز پنجشنبه گذشته را که بین التعطیلین نیز بود عزای عمومی اعلام کرده وشورای تبلیغات اسلامی نیز درآن روز تدارک مراسمی نمادین برای عزای این اهانت عظیم و نیز شهادت امام صادق (ع) را می دید تا حق مطلب ادا می شد.

در پایان از خداوند رحمان استدعا می کنیم به همه ما توفیق صیانت از ثقلین را اعطا فرموده ودر این را عظیم توفیق شهادت عنایت فرماید.