مسأله تجسم اعمال از مسایل مربوط به جهان پس از مرگ است. این مسأله، گرچه شاخه ای از کیفر و پاداش اخروی است، ولی در بحث شهود و گواهان قیامت نیز می تواند راه گشا باشد؛ زیرا هر گاه کردار انسان گناهکار در سرای دیگر تجسم یابد، خود بهترین شاهد و گواه بر جرم بوده و راه هرگونه انکار را بر او میبندد. به همین دلیل، این بحث را پس از بحثهای گوناگون قیامت یادآور میشویم.
مقصود از تجسم اعمال چیست؟
مقصود از «تجسم» یا «تمثل» این است که آنچه انسان در این جهان انجام داده است، در جهان دیگر به صورتی متناسب با آن جهان نمودار گردد. و به عبارت دیگر: پاداشها و کیفرها، نعمتها و نقمتها، شادمانی و سرور، درد و شکنجههای اخروی، همه و همه همان حقایق اعمال دنیوی انسانها است که در حیات اخروی خود را نشان میدهند.
و به دیگر سخن: هر کرداری که انسان انجام میدهد، خواه خوب باشد و خواه بد، یک صورت دنیوی دارد که ما آن را مشاهد میکنیم، و یک صورت اخروی که هماکنون در دل و نهاد عمل نهفته است، و روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتی که در آن رخ میدهد، شکل کنونی و دنیوی خود را از دست داده و با واقعیت اخروی خود جلوه میکند، و موجب لذات و شادمانی، و یا عامل آزار و اندوهی میگردد.
بنابراین، اعمال نیک این جهان در روزگار رستاخیز تغییر شکل داده و به صورت نعمتهای بهشتی درخواهد آمد، چنانکه اعمال به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب نمودار خواهند شد.
در کنار بحث «تجسم اعمال» که غالباً ناظر به کردارهای مربوط به اعضای انسان است، مسأله دیگری مطرح میشود که از آن به تبلور یا تجسم نیتها و ملکات نفسانی تعبیر میشود، و مقصود این است که صورت حقیقی انسان بستگی به همان نیتها، خصلتها و ملکات نفسانی او دارد، و براین اساس، اگر چه انسانها از نظر صورت ظاهری یکسانند، ولی از نظر صورت باطنی یعنی خصلتها و ملکات، انواع یا اصناف گوناگونی دارد.
حکیم سبزواری(ره) در اینباره میگوید:
انسان به اعتبار اخلاق و ملکاتش یا فرشته است، یا حیوان، یا درنده، و یا شیطان. بنابراین، اگر چه انسان از نظر صورت دنیوی یک نوع بیش نیست، ولی از نظر صورت اخروی چهار نوع خواهد بود؛ زیرا اگر شهوت و غضب بر او غلبه کند و کارهای او پیوسته از این دو غریزه صادر گردد، صورت اخروی او حیوان و درنده خواهد بود، و اگر اخلاق پسندیده در نفس او رسوخ کرده باشد، به صورتهای زیبای بهشتی تمثل خواهد یافت.»