سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزار و چند صد سال و اندی از رحلت پیامبرعظیم الشأن اسلام در نیمروز دوشنبه ای-28صفر 11هجری- می گذرد و در پهنه تمامی این سال ها و سده ها متکاثران و زراندوزان و چپاولگران با لطایف الحیل و به انحاء مختلف نقشه ها کشیدند، فتنه ها تدارک دیدند، ترفندها و دسیسه هایی پی در پی به صحنه آوردند تا در برابر خورشید پرفروغ «اسلام» کسوفی برمدار کارشکنی ها و دشمنی ها دراندازند، اما به شهادت تاریخ طی همه این اعصار و دوره ها شعاع نورانی و تابنده اسلام عالمگیر شده است.
اسلام نه در شبه جزیره عربستان یا جهان عرب و یا ایران بلکه در اقصی نقاط دنیا تا اروپا و آمریکا و آفریقا مرزها را یکی پس از دیگری درنوردیده است.


آنچنان که «نیویورک تایمز» طی گزارشی پیرامون گسترش و نفوذ روزافزون دین اسلام در بین لایه های مختلف جامعه آمریکا و اقشار مختلف مردمانی که حاکمانشان ادعا دارند بهترین و ایده آل ترین شرایط زندگی و معیشت را تامین نموده اند می نویسد: «سالیانه بیش از 200 هزارنفر از آمریکایی ها به دین اسلام می گروند.»
این وضعیت به اعتراف مقامات و سیاستمداران اروپایی در آنجا هم حاکم است و نگرانی از حاکمیت «ایدئولوژی اسلامی» پیوست دغدغه ها و مشغولیت های حاکمان اروپایی است. به عنوان نمونه و از آنجا که مشت نمونه خروار است می توان به اظهارات «گیرت ویلدرز» نماینده-وقت- پارلمان هلند و از فعالان سیاسی مشهور این کشور اشاره کرد که عجز آلود با ابراز نگرانی از گسترش روزافزون اسلام در غرب تصریح میدارد؛ «اگر جلوی سونامی اسلامی را در هلند نگیریم مسلمانان به اکثریت تبدیل خواهند شد.»
بسیار خوب، همین یکی، دو نمونه- که اندکی از بسیارها است- به وضوح و آشکارا نشان می دهد اولا؛ جریان سلطه و نظام استکباری در برابر امواج «اسلام» در میان افکارعمومی و ملت ها و همه آزادیخواهان و عدالت طلبان به ستوه آمده است و قافیه را بدجوری باخته است ثانیاً؛ چاره کار را در آن ببینند که در نبرد و کارزار تمام عیار با اسلام و مسلمانان به هر طریق و شیوه ای متمسک شوند تا جلوی حرکت دومینووار «ایدئولوژی اسلامی» را بگیرند.
اما همچنانکه دشمنان اسلام در زمان پیامبراعظم(ص) دچار خطای تحلیل شدند و نمی پنداشتند که نبی مکرم اسلام با دستان خالی و بدون برخورداری از امکانات مادی و مالی و تبلیغاتی تمدن بزرگ اسلامی را در مدینه الرسول(ص) بنیان گذارد؛ در روزگار معاصر نیز دشمنان حاکمیت اسلام در صحنه اجتماع و سیاست گمان نمی کردند مردی از تبار اسلام نبوی، ترجمانی ناب از اسلام اصیل را در «انقلاب اسلامی» متبلور نماید. آن هم در شرایطی که مناسبات و فضای حاکم بر محیط بین الملل به قطب غرب و مکتب لیبرالیسم یا به قطب شرق و نظام های سوسیالیستی و کمونیستی میل کرده بودند. امروز پس از 32 سال درک این گفته در گرو بازبینی صحنه است. دنیا دو جنگ اول و دوم جهانی را پشت سر گذاشته و ایالات متحده به سرکردگی غرب و اتحاد جماهیر شوروی به نمایندگی شرق، در جنگ سرد- جنگ جهانی سوم- زورآزمایی می نمایند و هرکدام برای اردوگاه خود یار و قشون شکار می کند که انقلاب اسلامی شعار و دکترین «نه شرقی، نه غربی»، را در عرصه مناسبات بین المللی وارد می کند و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را فریاد می کشد.
بنابراین مقارن با فضایی که «اسلام» پس از قرن ها کارشکنی ها و عداوت ها و کینه توزی ها یکبار دیگر در قالب «انقلاب اسلامی» به صحنه اجتماع و سیاست بازمی گردد طبیعی است که دشمنان و قدرت های زیاده طلب و چپاولگری که «ایدئولوژی اسلامی» را سد محکمی برای جاه طلبی ها و افزون خواهی های خود می دانند با دست یازیدن به حربه ها و ترفندهای نوینی تقلا نمایند تا عنصر «اسلامیت» را در اذهان و باورها ترور کنند. تاکتیک حربه جدید تکوینی و پله کانی است. بدین صورت که؛ 1- اسلام تنها به آموزه های عبادی و فردی منتهی شود و از مسائل سیاسی و اجتماعی دور بماند. 2- هرچند آموزه های اجتماعی و سیاسی اسلام باید عینیت نیابد و جامه عمل برتن نکند همان آموزه های فردی و عقیدتی نیز باید رنگ و بوی خرافه و شایعه بگیرد و با پاره ای اوهام و استنباط های مغلوط غیرعقلانی از آن ترویج شود. 3- معرفی این آیین ساختگی و غیرعقلانی به نام اسلام، اتهاماتی نظیر خشونت، تروریسم، نقض حقوق بشر را در پی داشته باشد و شرایط را برای پروژه «اسلام هراسی» مهیا و آماده کند و 4- اینکه «اسلام هراسی» به «اسلام ستیزی» تبدیل شود و به حاشیه رفتن و انزوای اسلام را در پی داشته باشد.
از همین رهگذر است که «ویلیام کوهن» وزیر جنگ پیشین ایالات متحده از «جنگ چهارم جهانی» میان آمریکا و اذنابش با «اسلام» سخن می گوید.
نکته ای که نباید مغفول بماند این است که هنگامی تاکتیک های دشمنان اسلام به ثمر می نشیند و آنها موفق می شوند از «اسلام ستیزی» طرفی بربندند که سیمایی تحریف شده و هویتی تخریب گشته از اسلام اصیل و ناب به افکار عمومی پمپاژ کنند تا در ادامه آنچه را که به زعم خودشان طرح ریزی نموده اند، عملیاتی و اجرایی نمایند. بدیهی است به جنگ آمدن با اسلام ناب و اسلامی که- به تعبیر رهبر معظم انقلاب-؛ «پاسدار حرمت و حقوق انسان ها است، تضمین کننده اخلاق و فضیلت است، منادی آرامش و امنیت است» سخت می نماید و پیشاپیش شکست سهمگینی را برای حریف در پی خواهد داشت.
از همین روی؛ اگر امروز قدرت های غربی، جمهوری اسلامی را به عنوان طلیعه دار و پرچمدار نهضت بیداری اسلامی به نقض حقوق بشر، تلاش برای تسلیحات اتمی و کمک به تروریست ها متهم می کنند و همواره ناکام مانده اند معطوف به این علت است که نتوانسته اند حقیقت جمهوری اسلامی را دستخوش تحریف و تخریب کنند.
این سؤال کلیدی و بنیادی در طول تاریخ از صدر اسلام و پس از آن هنگامی که انقلاب اسلامی به منصه ظهور پیوست ذهن دشمنان و معاندان را مشغول کرده است که چرا هرچه در ترور و حذف «اسلام» کوشیده اند نه تنها میسر نشده است بلکه دنیای کنونی گواهی می دهد که نتیجه معکوس داده و گرایش وسیع و پرشتاب به شریعت اسلام اوج گرفته است.
این ر وزها با انتفاضه مردمی تونس که برخاسته از انقلاب اسلامی است و گریختن دیکتاتور آمریکایی آن کشور را در پی داشته است، این سونامی به مصر، یمن، اردن و عربستان نیز رسیده است و آشکارا بر این نکته دلالت دارد که آحاد مردم منطقه و مسلمانان به «حاکمیت قانون اسلام» باور و اعتقاد راسخ دارند.
جالب است که فرانسیس فوکویاما استراتژیست برجسته آمریکایی که زمانی نظریه «پایان تاریخ» را ارایه کرده بود و البته با شروع دومینوی ویرانگر اقتصادی در اروپا و آمریکا در مصاحبه با نیوزویک نظریه اش را پس گرفت؛ اواسط سال پیش در مطلبی که وال استریت ژورنال منتشر کرد با اشاره به نظریه «نوا فلدمن» استاد حقوق و تاریخ به این حقیقت اعتراف می کند که؛ «امروزه گرایش وسیع به احکام شریعت در بسیاری از کشورهای خاورمیانه بیانگر تمایل مردم به نوعی قانونمداری در مقابل استبداد مطلقه ای است که در قالب پادشاهی و یا ریاست جمهوری های مادام العمر در کشورهای عربی حاکم است»
بنابراین امروز علی رغم تمامی تلاش ها برای تحریف چهره واقعی اسلام و بهره گیری از پروپاگاندای رسانه ای اردوگاه الحاد و کفر در ضربه زدن به جمهوری اسلامی، افکار عمومی و ملت ها و انسان های آزادیخواه از عمق جان پی برده اند که: «اسلام دین زندگی است اما زندگی تهی از شرف و آزادگی و عزت را مرگ می شمارد، دین عقلانیت است اما با نفسانیتی که خود را عقلانیت می نمایاند و دستمایه همان کسانی است که پیامبران خدا را مجنون می خواندند، مبارزه می کند. دین اتحاد و برادری و صلح جهانی است اما اتحاد ظالم با مظلوم و فشردن دست جلاد بر سر جنازه شهیدان عدالت را خیانت می داند. دین واقع بینی و حسابگری است اما توجیه ستم های جهانی به نام واقع بینی را گناه می داند. دین احکام جاودانه است اما جمود و قشری گری را نمی پذیرد. دین اجتهاد و نواندیشی است اما بدعتگذاری و التقاط را رد می کند. دین گذشت و اغماض است اما ظلم پذیری و ذلت را مجاز نمی داند. دین تمدن و علم و آبادانی است اما علمی را که وسیله بردگی و کشتار ملت ها و تمدنی را که دستاویز تحقیر انسان ها باشد جهل و وحشیگری می داند. دین جهاد است اما جنگ بی منطق و قدرت طلبانه را جهاد نمی نامد. دین عزت و قدرت و حاکمیت است اما این را دستمایه توجیه وسایل ناشرافتمندانه نمی سازد.» (پیام رهبر بصیر انقلاب به کنگره حج-1/2/81)
اینچنین است که این اسلام قدرت نرم و خارق العاده ای دارد که دشمنان در مهار آن دچار استیصال و سردرگمی شده اند و آنچه این استیصال را مضاعف کرده است بروز و ظهور جمهوری اسلامی در روزگار کنونی و نقش غیرقابل انکار آن در معادلات و تصمیم گیری های منطقه ای و فرامنطقه ای است. اینجاست که در قضایا و تحولات اخیر نگرانی غرب از تبدیل انقلاب تونس و مصر به انقلاب اسلامی دیگری موج می زند.
حسام الدین برومند - به نقل از روزنامه وزین کیهان