سماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على النّبىّ الأعظم و الصّراط الأقوم و اشرف ولد ءادم؛ سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد؛ و على ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین؛ سیّما بقیّةاللَّه فى الأرضین.
خداوند متعال را سپاسگزارم که یک بار دیگر عمر داد و توفیق داد که این موقعیت بسیار مبارک و مغتنم را درک کنم؛ روز اول سال در جوار آستان حضرت علىبنموسىالرضا (ارواحنا فداه و صلوات اللَّه علیه). عید سعید نوروز و آغاز سال نو را تبریک عرض میکنم به همهى شما برادران و خواهران و حضار عزیزى که در این مجلس باشکوه و باعظمت حضور پیدا کردهاید؛ چه در این شبستان بزرگ، چه در صحنهاى متعدد که مردم عزیز ما، برادران ما و خواهران ما در آنجا حضور دارند و سخن را میشنوند. این جمعیت در واقع نمونهاى از ملت ایران است. در این روز، از نقاط مختلف کشور، از شهرهاى گوناگون، از راههاى دور و نزدیک، مردم عزیز ما در این بارگاه و در سایهى بلندپایهى حضرت ابىالحسنالرضا (علیهالسّلام) حضور پیدا میکنند و متبرک میشوند. برادران و خواهران مشهدى هم در این جمع عظیم حضور دارند. به همه سلام عرض میکنم و تبریک میگویم.
<>
عید نوروز ایرانى براى همهى ما مردم ایران و نیز مسلمانانى که در کشورهاى دیگر عید نوروز را میشناسند و گرامى میدارند، فرصت مغتنمى است براى اینکه از این روز و از این مناسبت، در سمت و سوى حرکت اسلامى استفاده کنیم. دأب و دِیدن اسلام این است: از همهى فرصتها، از همهى لحظههاى زندگى، از همهى مقاطع حیات در شکلهاى گوناگون استفاده شود، براى تکامل انسان، براى پیشرفت معنوى و مادى نوع بشر. ما ایرانىها میتوانیم با استفادهى از این مناسبت، به کارهائى که اسلام ما را به آن دعوت کرده است، و در جهت احکام اسلامى و معارف اسلامى حرکت کنیم؛ خودمان را با اهداف عالیهى اسلام آشنا کنیم. در این ایام، صلهى رحم، توجه به خداى متعال، شنیدن سخنان خوب از یکدیگر، و اجتماع در مراکز دینى و معنوى، از آن فرصتهاى مغتنمى است که باید از آن استفاده کرد.
حقیقت این است که مردم عزیز کشور ما در طول سالیان متمادى و بخصوص در اوقات حاکمیت نظام اسلامى بر کشور، از عید نوروز هم براى معنویت، براى معرفت، براى نزدیکى به خدا استفاده کردهاند. شاهد هم این است که شما در ساعت تحویل اگر ملاحظه کنید، مىبینید بیشتر مردم در مراکز دینى، در بارگاهها، در زیارتگاهها و مشاهد مشرفه و در مساجد مشغول توجه و دعا و ذکرند. معناى این حرکت عظیم این است که ملت ایران از این آئین و از این سنت هم براى دین بهرهبردارى میکند. این باید خط شاخصى باشد براى ما در همهى امور، که براى پیشرفت معرفت خود، معنویت خود، دین خود، استقرار احکام اسلامى و معارف اسلامى و اخلاق اسلامى بهرهبردارى کنیم. امیدوارم خداوند متعال همهى ما و همهى ملت ایران را بر این کار موفق بدارد.
امروز در این فرصتى که خداى متعال این دیدار بابرکت را نصیب کرده است، سه مطلب را من به شما برادران و خواهران عزیز مشهدى و زوار محترم عرض خواهم کرد.
مطلب اول، یک گزارشگونهى جمعبندى شدهاى است از سال 89 . با یک نگاه کلان ببینیم در سال 89 ملت ایران و مسئولان کشور در چه جهتى حرکت کردند و چگونه راه را پیمودند. مطلب دوم در مورد سال جارى است که امروز آغاز میشود؛ با توجه به شعارى که براى امسال به ملت عزیزمان عرض کردهام - یعنى «جهاد اقتصادى» - و آنچه که مناسب است در این زمینه انجام بگیرد. قسمت سوم، نگاهى به مسائل منطقه است؛ مسائل خاورمیانه، مسائل شمال آفریقا و آنچه که در این منطقهى اسلامى در حال رخ دادن است، با توجه به تزویر و ترفندى که دشمنان امت اسلامى در این رابطه در پیش گرفتهاند.
در بخش اول میتوانم عرض کنم که شعار سال 89 - یعنى «همت مضاعف و کار مضاعف» - در طول سال مورد توجه قرار گرفت و ملت ما در بخشهاى گوناگون توانستند حقیقتاً از خودشان یک همت والا و بلند نشان دهند و کارِ مضاعف انجام بگیرد. البته نتائج همت بلند و کار مضاعف در بلندمدت شناخته خواهد شد؛ اما در همین نگاه ابتدائى هم که انسان نگاه میکند به اوضاع سال 89 و آنچه که مسئولان کشور انجام دادند و آنچه که ملت عزیز ما در همراهى با مسئولان و خودشان آن را نشان دادند و به عرصه آوردند، نشانههاى همت مضاعف و کار مضاعف را مىبیند. در بسیارى از عرصهها این معنا مشهود است.
از علم و فناورى آغاز میکنیم. در آغاز سال 89 - در ایام عید - بنده توفیق پیدا کردم از یک بخش صنعتىِ حساس کشور بازدید کنم؛ در روزهاى آخر اسفند هم مجدداً توفیق پیدا کردم که از یک نمایشگاه کارهاى برجستهى علمى و فناورى بازدید کنم و نتائج این حرکت یکساله را که خود، محصول کارهاى طولانىمدت است، به چشم ببینم. آنچه که در بخش دانش پیشرفته و فناورى بالا امروز در کشور وجود دارد و در حال وقوع است، بسیار بیش از آن مقدارى است که به مردم اطلاعرسانى شده است؛ این را من میتوانم به شما عرض کنم. از چند سال پیش، یک حرکت علمىِ برجستهاى در بخشهاى مختلف آغاز شده است، که خوشبختانه روزبهروز بر شتاب این حرکت افزوده شده است.
من یک وقتى این روایت را که از معصوم (علیهالسّلام) است، عرض کردم، که فرمود: «العلم سلطان»؛ یعنى علم و دانش براى یک ملت و براى یک فرد مایهى اقتدار است. «من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ کسى که این قدرت را پیدا کند، دست برتر را دارد و آن کسى که نتواند قدرت علمى را به دست بیاورد، زیردست باقى میماند و دیگران بر او دست برتر را خواهند داشت. علم و فناورى یک چنین خصوصیتى دارد. امروز حرکت کشور در جهت به دست آوردن دانش و فناورى در بسیارى از رشتهها، بخصوص در رشتههاى بسیار نو و برترِ کشور مشهود است. در بخشهاى گوناگون؛ در بخش زیستفناورى، در بخش هوافضا، در بخش نانوفناورى، در بخش سلولهاى بنیادى، در تولید رادیوداروهاى بسیار مهم، در تولید داروهاى ضد سرطان، در تولید موتور توربینهاى بادى که وابستگى انرژى کشور را از نفت تا حدود زیادى از بین میبرد، در تولید ابررایانهها که براى کشور بسیار مهم است، در فناورى انرژىهاى نو - که همهى اینها از دانشهاى سطح بالاى دنیا هستند - خوشبختانه انسان مشاهده میکند که دانشمندان ما و جوانان ما به نحو فزاینده و شتابنده مشغول پیشروى هستند؛ به طورى که من در پیام نوروزى هم دیشب عرض کردم، آدرسها و گزارشهاى مراکز معتبر بینالمللى نشان میدهد که در این قسمت، کشور شما از بسیارى از کشورهاى عالم پیشتر دارد حرکت میکند و شتاب کشور چندین برابر متوسط شتاب جهانى است.
دو سه نکتهى مهم در این قضیهى پیشرفت علم و فناورى وجود دارد که من مناسب میدانم عرض کنم. نکتهى اول این است که بیشتر این دانشمندانى که این کارها را دارند انجام میدهند، دانشمندان جوانند. عمر متوسط دانشمندانى که در این کارها مشغول فعالیت هستند، سى و پنج سال است - یعنى غالباً جوان - که حتماً بایستى به این جوانها اعتماد بشود. البته اساتید کارکشته و مؤمن هم در این کار نیز مشغول هستند، که بسیار مغتنم است.
نکتهى بعد این است که مجموعهاى که این کارهاى عظیم و گسترده را انجام میدهد، داراى روحیهى قوى، داراى اعتماد به نفس بالا، داراى خودباورى است؛ که سرمایهى اصلى این است. سرمایهى اصلى، نیروى انسانى است. آنچه که کشور ما دارد، این است. جوانهاى ما با روحیهى قوى در حال پیشروى در این میدانند و باور دارند که همهى کارهائى که زیرساختهاى آن در کشور آماده باشد، از دست آنها ساخته است.
نکتهى بعدى در مسئلهى پیشرفت علم این است که زنجیرهى علم، فناورى، تولید محصول و تجارىسازى - که این زنجیرهى بسیار مهمى است - در حال شکلگیرى است؛ یعنى دانش را تولید میکنند، آن را تبدیل به فناورى میکنند، محصول را تولید میکنند، محصول را به بازار تجارت جهانى مىآورند و براى کشور تولید ثروت میکنند. این دانش فقط دلخوشکنک نیست، که ما بدانیم حالا در این زمینه پیشرفت کردیم؛ نه، این دانش کشور را ثروتمند میکند، سودش به همهى مردم میرسد. این، کشاندن مسیر تولید علم به ثروت ملى کشور است و پاسخگوئى به نیازهاى ملت. این در زمینهى علم، که حقاً و انصافاً همت مضاعف و کار مضاعف در آن مشهود است.
زمینهى دیگرى که در آن، همت مضاعف را انسان مشاهده میکند و به دنبال خود، دریائى از کار به وجود مىآید، مسئلهى عرصههاى اقتصادى است که یک نمونهى آن، گام بلند هدفمند کردن یارانههاست. خوب است ملت عزیز ما بدانند که همهى صاحبنظران اقتصادى - چه آن کسانى که از لحاظ دیدگاههاى اقتصادى با دولت فعلى موافقند، و چه آن کسانى که دیدگاههاى اقتصادى آنها مخالف با نظرات دولت فعلى است - متفقند که هدفمند کردن یارانهها یک کار بسیار لازم، بسیار اساسى و بسیار مفید است. این، جزو آرزوهائى بود که سالهاى گذشته از دولتها مطالبه میشد. ورود در این میدان، کار دشوار و سختى است؛ زمینهها هم آماده نبود. بحمداللَّه اکنون این کار شروع شده است. همکارى ملت و دولت در این زمینه هم انصافاً عالى بود. حرکت مردم در جهت هدفمند کردن یارانهها، حرکت عالىاى بود. آثار این کار در آینده بتدریج آشکار میشود؛ اگرچه تا امروز هم بعضى از آثار مثبت آن آشکار شده است. اهداف مهم این کار، در درجهى اول، توزیع عادلانهى یارانههاست. دستگاه مدیریت کشور یارانههائى را بین مردم تقسیم میکند. با شکل قبلى، این یارانهها به کسانى که بیشتر پول داشتند، بیشتر مصرف میکردند، بیشتر میرسید؛ اما به کسانى که کمتر پول داشتند، کمتر مصرف میکردند، این یارانهها کمتر میرسید. با هدفمند کردن یارانهها، توزیعِ عادلانه انجام میگیرد؛ یعنى به همه، به نسبت واحدى میرسد. این، یک گام بلند در جهت ایجاد عدالت اجتماعى است.
یک هدف دیگر، مدیریت مصرف منابع عمومى کشور است؛ از جمله آب، از جمله انرژى. در دو سال قبل از این، ما شعار سال را «اصلاح الگوى مصرف» قرار دادیم؛ صرفهجوئى، دورى از اسراف. این، یکى از راههائى است که میتواند الگوى مصرف را به معناى واقعى کلمه اصلاح کند؛ کمااینکه تاکنون هم آثارى از آن دیده شده است. در همین چند ماهى که هدفمندى یارانهها دارد اجرا میشود، مصرف انرژى پائین آمده است؛ که این به نفع کشور است. اسراف در نان و دور ریختن نان و ضایع شدن گندم - که نعمت بزرگ خداست و با چه زحمتى به دست مىآید - کم شده است، مصرفها تعادل پیدا کرده است. این از جملهى فوائدى است که تاکنون حاصل شده و البته فوائد بسیارى انشاءاللَّه در آینده خواهد داشت. اصلاح ساختار اقتصاد هم از این قبیل است.
از جملهى کارهائى که باز همت مضاعف را در زمینهى اقتصاد نشان میداد، افزایش صادرات غیرنفتى است. بودجهى کشور ما متأسفانه از دهها سال پیش به این طرف، وابستهى به نفت است. این روش را همهى اقتصاددانهاى دلسوز رد میکنند؛ این روش در کشور ما عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن کشور را اداره کنند؛ این شیوهى غلطى است. من سالها پیش این را گفتم که یکى از آرزوهاى من این است که یک روزى ما بتوانیم کشور را جورى اداره کنیم که حتّى اگر لازم بود، یک قطره نفت هم صادر نکنیم و کشور اداره شود. این چیزى است که تا امروز پیش نیامده است. البته کار آسانى هم نیست، کار بسیار مشکلى است. افزایش صادرات غیرنفتى موجب میشود که ما به این هدف نزدیک شویم؛ و این کار دارد انجام میگیرد. سال 89 گام بلندى در این راه برداشته شد.
از جملهى چیزهائى که همت مضاعف را در زمینهى اقتصادى نشان میدهد، مواجههى هوشمندانه و مقتدرانه با تحریمهائى است که غرب به سردمدارى آمریکا و متأسفانه پیروى کورکورانهى بعضى از دولتهاى اروپائى از آمریکا علیه ایران اعمال کرد. از اول سال 89 اینها به خیال خودشان حرکت تحریم ایران را تشدید کردهاند. خودشان در محاسباتشان - که خبرهایش به ما میرسید - صحبت میکردند، میگفتند که این تحریمها پنج شش ماهه جمهورى اسلامى و ملت ایران را به زانو درمىآورد؛ تصورشان این بود. آنها به فکر بودند که به وسیلهى تحریمها کار را آنچنان بر ملت ایران دشوار کنند و دائره را آنچنان بر ملت ایران تنگ کنند که ملت ایران به نظام خودشان، به جمهورى اسلامى معترض شوند؛ هدفشان این بود. یک برخورد هوشمندانه و قدرتمندانهاى با این تحریمها انجام گرفت و تیغ دشمن کُند شد. دشمن نتوانست با این تحریمها به هدفهاى خود دست پیدا کند. خوشبختانه با تلاش زیاد، با کار متراکم شبانهروزى، مسئولان در بخشهاى مختلف توانستند از این عقبه عبور کنند. امروز خود غربىها اعتراف میکنند، میگویند تحریم ایران دیگر فایدهاى ندارد.
گفتند بنزین را تحریم میکنیم. یکى از مشکلات کار ما در طول زمان همین بوده است؛ ما کشور تولیدکنندهى نفت، مبالغ زیادى فرآوردهى نفت را که بنزین است، از خارج وارد میکردیم. اینها گفتند این نقطه ضعف جمهورى اسلامى است، نمیگذاریم بنزین وارد شود. مسئولین کشور ما، قبل از آنکه آنها دست به کار شوند، مشغول تهیهى مقدمات شدند. کار به جائى رسید که در تولید بنزین، کشور عزیز ما خودکفا شد؛ این به برکت تحریم آنها بود. «انّ اللَّه یؤیّد هذا الدّین بأقوام لا خلاق لهم». به وسیلهى تحریم آنها، مسئولین ما به فکر افتادند؛ تلاش کردند، ما از وارد کردن بنزین بىنیاز شدیم. من این را در همین نمایشگاهى هم که آخر اسفند رفتیم، از زبان چند نفر از این دانشمندان جوان شنیدم. به من گفتند که ما میخواستیم این دستگاه را تولید کنیم، رفتیم ابزارش را از خارج تهیه کنیم، به ما گفتند شما تحریمید، به شما نمیدهیم؛ فهمیدیم خودمان باید درست کنیم. آمدیم داخل فکر کردیم، زحمت کشیدیم، تلاش کردیم، بدون احتیاج به بیگانه این را ساختیم. این، برخورد هوشمندانه است. هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم، با تحریمهاى دشمن اینجور برخورد کردند؛ یعنى دشمن را از بُرندهترین ابزارهائى که در اختیار داشت، محروم کردند. مثل این است که در یک جنگى، شما اسلحه را از دست دشمن بگیرید؛ و گرفتید. این هم یکى دیگر از همتهاى مضاعف.
در زمینهى اشتغال، کارهاى خوبى انجام گرفته است. گزارش دولت میگوید که در سال 89 یک میلیون و ششصد هزار شغل ایجاد شده است؛ که اگر این گزارش دقیق باشد، معنایش این است که پانصد هزار شغل بیش از پیشبینى فراهم شده است. در ایجاد مسکن روستائى، در ایجاد مسکن شهرى، در ایجاد بزرگراهها و خطوط مواصلاتى، در ایجاد ارتباطات الکترونیک و و و - که همهى اینها براى کشور کارهاى زیرساختى و زیربنائى است - کارهاى خوبى صورت گرفته است. این، عرصهى اقتصاد.
در عرصههاى دیگر هم کارهاى زیادى انجام گرفته است، که چون وقت محدود است، میگذریم. به هر حال آنچه که سال 89 براى ما مشخص کرده است، این است که بحمداللَّه این سال به معناى واقعى کلمه، سال همت مضاعف و کار مضاعف بود. البته سال 89 خصوصیت ویژهاى ندارد؛ امسال هم، سال بعد هم، ده سال بعد هم، سال همت مضاعف و کار مضاعف است. ملت ایران و مسئولین در هر دورهاى بایستى همت بلند و همت مضاعف داشته باشند و کار مضاعف بکنند تا ما بتوانیم به آنجائى که شایستهى ملت ایران است، انشاءاللَّه برسیم.
در مورد شعار امسال و کارى که امسال باید انجام بگیرد. البته سرفصلهاى مهمى وجود دارد که همه داراى اولویتند. مثلاً تحول نظام ادارى یک کار لازم است که باید انجام بگیرد؛ تحول آموزش و پرورش، یک کار بنیانى است؛ جایگاه علوم انسانى در دانشگاهها و در مراکز آموزش و تحقیق، یک کار اساسى است؛ مسائل مربوط به فرهنگ عمومى، مسائل مربوط به اخلاق جامعه، این کارها همهاش کارهاى مهمى است؛ لیکن به نظر صاحبنظران، امروز در این برههى از زمان، مسئلهى اقتصادى از همهى مسائل کشور فوریت و اولویت بیشترى دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینهى مسائل اقتصادى، یک حرکت جهادگونهاى انجام بدهد، این گام بلندى را که برداشته است، با گامهاى بلند بعدى همراه کند، بلاشک براى کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادى خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامى را در زمینهى حل مشکلات اقتصادى به همهى دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایهى اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند.
آنچه که در این زمینه با عنوان شاخص وجود دارد و مهم است، رشد پرشتاب کشور به میزان تعیین شدهى در برنامهى پنجم است که اعلام شده است؛ یعنى حداقل رشد هشت درصدى. در این رشد، سهم بیشتر مربوط به بهرهورى است؛ یعنى ما بتوانیم از امکانات کشور به شکل بهترى استفاده کنیم. من دو سال قبل در زمینهى مسئلهى صرفهجوئى و مشکلاتى که در باب بهرهورى وجود دارد، در همین سخنرانىِ اول سال مطالبى عرض کردم. مردم باید اینها را بدانند. من به مسئولان کشور توصیه میکنم که در زمینهى اهمیت ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى کشور با مردم حرف بزنند؛ بگویند ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى کشور و همچنین کاهش فاصلهى درآمدى دهکهاى بالا و پائین جامعه - این شکاف درآمدها، شکاف اقتصادى بین بخشهاى مختلف جامعه - چقدر اهمیت دارد. این فاصلهها و شکافها مطلوب ما نیست؛ اسلام این را نمىپسندد. تا حدى که در برنامهى پنجم تعیین شده است، باید تلاش کنند این کارها انجام بگیرد.
کاهش نرخ بیکارى و افزایش اشتغال در کشور، از جملهى مسائل بسیار اساسى و مهم است. همچنین مسئلهى افزایش سرمایهگذارى بخش خصوصى و کمک به بخش خصوصى که بتواند در زمینهى مسائل اقتصادى کشور سرمایهگذارى کند، از جملهى مسائل مهم و اساسى است؛ که یکى از کارهاى مهم در این باب، ایجاد تعاونىهاست، که به وسیلهى تعاونىها سرمایههاى بزرگ تشکیل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادى کشور سرمایهگذارى کنند و گرههاى مهم را باز کنند و دولت بتواند این کار را انجام دهد. بایستى زیرساختهاى حقوقى و قانونىاش آماده شود. این، یعنى حمایت از شکوفائى کار.
صرفهجوئى در مواد اساسى، از جمله صرفهجوئى در مصرف آب. امروز نود درصد آبى که ما در کشور مصرف میکنیم، در بخش کشاورزى مصرف میشود. اگر دولت به توفیق الهى بتواند شیوههاى آبیارى کشاورزى را اصلاح کند، اگر از این نود درصد، ده درصد کم بشود، شما ببینید چه اتفاقى مىافتد. غیر از بخش کشاورزى، در همهى بخشهاى دیگر - بخش خانگى، بخش صنعتى و بخشهائى که احتیاج به آب دارد - ما فقط از ده درصد آب کشور داریم استفاده میکنیم. اگر ما بتوانیم در بخش کشاورزى ده درصد صرفهجوئى کنیم، ببینید چه اتفاقى مىافتد. در واقع امکانات بهرهبردارى از آب در بخش غیر کشاورزى دو برابر میشود؛ که این بسیار چیز مهم و باارزشى است.
مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد، لازم است. این نیازمند توانمند شدن است، نیازمند اطلاعات لازم است؛ که اینها را باید مسئولین در اختیار مردم بگذارند و امیدواریم انشاءاللَّه این روند روزبهروز توسعه پیدا کند. البته رسانهها نقش دارند، رادیو و تلویزیون نقش دارند، میتوانند مردم را آگاه کنند؛ دولت هم باید فعال برخورد کند و بتوانند انشاءاللَّه مسئلهى اقتصادى را پیش ببرند.
خب، اگر ما بخواهیم این حرکت عظیم اقتصادى در کشور در سال 90 انجام بگیرد، یک الزاماتى هم دارد. این الزامات را هم من فهرستوار عرض بکنم. اولاً روحیهى جهادى لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائى که با روحیهى جهادى وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدس دیدیم، در جهاد سازندگى دیدیم، در حرکت علمى داریم مشاهده میکنیم. اگر ما در بخشهاى گوناگون، روحیهى جهادى داشته باشیم؛ یعنى کار را براى خدا، با جدیت و به صورت خستگىناپذیر انجام دهیم - نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف - بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت.
دوم، استحکام معنویت و روح ایمان و تدین در جامعه است. عزیزان من! این را همه بدانند؛ تدین جامعه، تدین جوانان ما، در امور دنیائى هم به ملت و به جامعه کمک میکند. خیال نکنند که متدین شدن جوانان، اثرش فقط در روزهاى اعتکاف در مساجد یا در شبهاى جمعه در دعاى کمیل است. اگر یک ملت جوانانش متدین باشند، از هرزگى دور خواهند شد؛ از اعتیاد دور خواهند شد؛ از چیزهائى که جوان را زمینگیر میکند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به کار مىافتد، کار میکنند، تلاش میکنند؛ در زمینهى علم، در زمینهى فعالیتهاى اجتماعى، در زمینهى فعالیتهاى سیاسى، کشور پیشرفت میکند. در اقتصاد هم همین جور است. روحیهى معنویت و تدین، نقش بسیار مهمى دارد.
یک شرط دیگر این است که کشور به مسائل حاشیهاى مبتلا نشود. ببینید، در بسیارى از اوقات یک مسئلهى اصلى در کشور وجود دارد که همه باید همت کنند و به سراغ این مسئلهى اصلى بروند؛ باید مسئلهى کانونى کشور این باشد؛ اما ناگهان مىبینیم از یک گوشهاى یک صدائى بلند میشود، یک مسئلهى حاشیهاى درست میکنند، ذهنها متوجه آن میشود. این مثل این میماند که در یک مسافرت مهمى، کاروانى، قطارى دارد حرکت میکند، هدفش رسیدن به یک نقطهى خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند به یک چیز حاشیهاى در بیابان، از راه باز بمانند، احیاناً امکان ادامهى حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشیهاى نباید به میان بیاید. مردم ما خوشبختانه قدرت تحلیل دارند، هوشمندند، هوشیارند؛ میتوانند مسائل فرعى و حاشیهاى را از مسائل اصلى جدا کنند. توجه شود مسائل حاشیهاى کانون توجه افکار عمومى قرار نگیرد.