وقتی تاریخ انقلاب را مرور میکنیم به چند شخص نادر بر می خوریم که هم از طرف جبهه مقابل انقلاب مورد هجوم واقع می شدند و هم از طرف برخی کسانی که به حسب ظاهر در خط امام قرار داشتند. یکی از این اشخاص که از هر دو طرف ضربه میخورد، شهید سید حسن آیت بود. یک نمونه از جوسازی ها علیه او، ماجرای موسوم به «نوار آیت» بود. در این مقاله ماجرا «نوار آیت» و حواشی و پشت پرده آن را بررسی خواهیم نمود:
حرکت یاران امام در مسیر وحدت و حرکت بنیصدر در جهت تقابل
روز 27 خرداد 1359 اولین سالگرد انتشار روزنامه انقلاب اسلامی بود که صاحب امتیاز و مدیرمسئول آن بنی صدر بود. این روزنامه دقیقاً خط مشی مخالف حزب جمهوری اسلامی را دنبال می کرد، ولی از آنجا که بنیصدر در آن زمان رئیس جمهور بود و توصیه امام نیز همدلی با اولین رئیس جمهور نظام بود، نیروهای خط امامی سعی می نمودند انتقادات خود را حتیالمقدور علنی نکنند و فضا را تا حد ممکن تلطیف نمایند. در همین راستا در روز 28 خرداد 59، روزنامه جمهوری اسلامی مطلبی کوتاه منتشر نمود و در آن با لحنی برادرانه، به دستاندرکاران روزنامه انقلاب اسلامی تبریک گفت. در پسِ این کار میشد میل نیروهای خط امامی به اطاعت از اوامر حضرت امام را مشاهده کرد. ولی در همین روز در جناح مقابل، سناریوی دیگری کلید میخورد. روزنامه انقلاب اسلامی که روزنامه عصر بود، برای یک بار در تاریخ انتشارش، ساعت 10 صبح منتشر شد و آن یک بار، همین روز 28 خرداد 59 بود و تیتر اول آن (که بسیار هم درشت چاپ شده بود) چنین بود: «طرح توطئه توسط دکتر حسن آیت».
سه هدف و یک تیر
از مدت ها پیش از این قضیه، از طرف بنیصدر و طرفدارانش مدام ذکر و تبلیغ می شد که توطئهای علیه رئیس جمهور قانونی در جریان است و حتی ممکن است علیه او کودتا شود. این جو سازی ذهن مردم را ملتهب کرده بود. گذشته از آن با به وجود آمدن انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها، گرچه بنی صدر سعی نمود برموج سوار شود و ظاهراً اعلام همراهی نمود (البته تعطیلی دانشگاه ها مصوبه شورای انقلاب بود و او حق و اختیار مخالفت هم نداشت) ولی سیاسیون، آگاه بودند که او دلِ خوشی از این قضیه ندارد.
به هر دوی اینها باید ضمیمه کرد تلاش گسترده سید حسن آیت در افشاگری علیه لیبرالیسم و ملی گرایی و نفاق را. این افشاگری چنان بر بنی صدر و طرفدارانش گران می آمد که موجب آن شده بود که آنان اگرچه حزب جمهوری اسلامی و برخی نهادهای انقلابی را بدون بردن اسم و با ذکر عباراتی چون «گروه اقلیت»، «انحصارطلب ها» و «چماق به دستان» مورد تخریب قرار می دادند ولی راجع به شهید آیت این پرده پوشی را هم کنار گذاشته و صریحاً با ذکر نام، به او هجوم برند. بنی صدر حتی در مصاحبه های زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری هم به شهید آیت میتاخت و این تقابل، سر دراز داشت. با توجه به همه این احتسابات، از نظر اطرافیان بنی صدر(شامل ضد انقلاب چپ، لیبرال ها، منافقین و التقاطیون) بسیار مناسب بود که هر سه هدف (یعنی تأیید وجود توطئه سازمان یافته علیه رئیس جمهور، تخریب وجهه انقلاب فرهنگی و از صحنه خارج کردن سید حسن آیت) را با هم به دست آورد، لذا به سناریوی پیچیده «نوار آیت» رو آوردند.
شروع ماجرا در روزنامه انقلاب اسلامی
در روز 28 خرداد، متن پیاده شده دو نوار از سخنان سید حسن آیت در روزنامه انقلاب اسلامی منتشر شد که مطالعه آن می توانست به نوعی وجود توطئه را تأیید کند، خصوصاً آنکه چاپ آن همراه شده بود با تبلیغات گسترده رسانههای ضد انقلاب و غبار آلود کردن فضا توسط آنان. در همین جا باید ذکر کرد که ما با دو نسخه از این نوارها مواجهیم: یکی نسخه تحریف و سانسور شده (یعنی همان نسخه ای که روزنامه انقلاب اسلامی منتشر نمود) و یکی هم نسخه اصیل و کامل (که بعدها که از طریق آقای میر سلیم، نوارها به دست دکتر آیت رسید، متن پیاده شده و کامل آن منتشر شد). وقتی ما امروز متن کامل این نوارها را میخوانیم از بصیرت و پیشبینیهای دقیق شهیدآیت دچار اعجاب می شویم ولی باید توجه کرد که ما امروز و بعد از تمام شدن تمام آن ماجراها و از ورای آنها به چنین نتیجه ای میرسیم، در حالی که در آن روز که این نوار منتشر شد، بنی صدر هنوز رئیس جمهور 11 میلیون رأیی بود و هنوز نه اسناد لانه جاسوسی مربوط به او منتشر شده بود، نه خاطرات دست اندرکاران قضایا انتشار یافته بود، نه عملکرد او موجب عزلش شده بود، نه او با منافقین پیوند علنی علیه نظام بسته بود، نه فاجعه هفت تیر رخ داده بود و نه ... لذا باید آن متن را با توجه به زمان انتشارش ملاحظه کرد.
تحریف حساب شده متن نوارها
در متن منتشر شده این نوار در روزنامه انقلاب اسلامی (در ظاهر به دلیل نامفهوم بودن صدا) در برخی جاها از سه نقطه استفاده شده بود و به این ترتیب و با هنرمندی، سانسور و تحریفی دقیق در محتوای این متن به وجود آمده بود ( این تحریف فقط وقتی ملموس میشود که انسان هر دو متن را مطالعه و مقایسه نماید. برای مشاهده متن تحریف شده رجوع کنید به کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، انتشارات امید فردا، صفحات 377 تا 406 و برای مشاهده متن اصلی و تحریف نشده رجوع کنید به کتاب درسهایی از تاریخ سیاسی ایران، نشر حزب جمهوری اسلامی، صفحات 32 تا 48).
مروری بر محتوای دو نوار
در هر حال، ما برای آنکه فضایی که نوارها در آن روز به ذهن متبادر میکرد روشن شود، گزارشی از محتویات آن ها را (از روی همان نسخه روزنامه انقلاب اسلامی) ذکر می کنیم: هر دو نوار (نوار اول از نظر زمانی، چند روز پس از نوار دوم ضبط شده بود) متضمن گفتوگوی یک نفر با دکتر آیت بود و مشخص بود که سخنان درمحیطی خصوصی ذکر شده است و در آن از ذکر عناوین و القاب خبری نیست.
در این نوارها راجع به مسائل مختلفی صحبت شده بود ولی بخش عمده آن مربوط بود به انقلاب فرهنگی (از محتوا مشخص بود که سخنان قبل از 14 خرداد و تعطیلی دانشگاه ها گفته شده است) و بنیصدر و رابطه او با مجلس اول (که انتخابات آن برگزار شده بود و دکتر آیت هم به عنوان نماینده انتخاب شده بود).
در ابتدای نوار اول، شهید آیت گفته بود که برنامهای وجود دارد که اگر علنی شود ممکن است جناح مقابل از آن سوءاستفاده کند و بر موج سوار شود لذا لازم است با ایجاد زمینه هایی در پائین یعنی توده مردم و دانشجویان ناگهان از بالا عملی شود.
این سخنان در اصل اشاره داشت به انقلاب فرهنگی در آینده نزدیک و ضمناً یاد آوری ماجرای تصرف دانشگاه تبریز توسط دانشجویان انقلابی بود که بنی صدر هم در ظاهر با آن اعلام همراهی کرده بود. سپس شهیدآیت گفته بود که لازم است شما هم مثل آنها (مارکسیستها و منافقین) به دبیرستان ها بروید و روی دانشآموزان کار کنید.
او سپس گفته بود: «دانشگاه ها -به این صورت فعلی- باید تعطیل بشود و برنامه های آینده کارهای عملی در رابطه با مردم و در زمینه ایدئولوژی و اسلامی کردن این کلیات مسئله است. اما به چه شکل، این، شاید یک هفته یا دو هفته و شاید هم بعد اعلام بشود یا چند روز قبل. متضمن این است که امام در این زمینه کاملاً قرار بگیرد.» (بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، صفحه 381)
دکتر آیت سپس به این موضوع اشاره نموده بود که شهید بهشتی و رهبران حزب میخواستند با بنی صدر همکاری کنند ولی به دلیل اینکه بنیصدر حقیقتاً در خط امام قرار ندارد، این همکاری ممکن نخواهد بود: «صریحاً این مسئله را عنوان کردم که اینها [بنی صدر و التقاطیون] خط امام نیستند و اینها جدا هستند و شما نمیتوانید با اینها یکسان عمل کنید.» (همان، صفحه 381) او سپس به این موضوع پرداخته بود که بنیصدر عضو جبهه ملی دوم بوده و بختیار هم عضو همان جبهه ملی بوده و آن ها با هم همکار بودهاند و ضمناً آنها به بختیار گفته بودند که در صورت فوت امام تو را نخست وزیر میکنیم (این تحریف تا حدی ناشیانه بود چون اصلاً در آن وقت انقلاب پیروز نشده بود که چنین چیزی مطرح باشد): «بنی صدر، دوسال قبل از انقلاب، با شاهپور بختیار، با دکتر صدیقی برنامه داشته، تماس داشتند و به شاهپور بختیار گفتند تو نخست وزیر شو و ما تو را از جبهه ملی بیرون میکنیم که اگر امام مُرد، تو را وزیر و نخست وزیر کنیم.» (همان، صفحه 382)
شهید آیت سپس از این نقشه پرده برداشته بود که بنی صدر و اطرافیانش در صدد بودند در برابر امام یک رهبر قلابی عَلَم کنند ولی چون نتوانستند، حالا به فکر مصادره امام افتاده اند: «به فکر این هستند اگر نشه کسی را بسازی، میگویند امام که می میرد. بنی صدر بیاید قدرتی پیدا کند و یک محبوبیتی پیدا کند و یک نمایشی پیش مردم داشته باشد که امام بنی صدر را می خواسته، امام به بنی صدر رأی داده» (همان، صفحه 383)
در ادامه صحبت با آن مخاطب ناشناس، شهید آیت به ماجرای تلاش بنی صدر برای قرار گرفتن مدیریت تلویزیون در دست دوستانش و سپس مغلوب شدنش در این تلاش (به دلیل منع قانون اساسی) اشاره نموده بود. شهید آیت سپس به این مطلب پرداخته بود که در قانون اساسی [وقت]، اختیارات رئیس جمهور بسیار محدود است ولی بنی صدر جاه طلب میخواهد از حدود اختیاراتش فراتر برود و این احتمالاً منجر به این خواهد شد که مجلس، او را کنار بگذارد: «[بنیصدر] هیچ کاری نمی تواند بکند با این قانون اساسی، با این شورای انقلاب، با این امام. مقابلش نگه داشتیم و گفتیم اوضاع از چه قرار است. هیچ کاری نمیتواند بکند؛ یعنی هرچه بخواهد سروصدا کند، باعث می شود روز به روز ضعیفتر بشود، مخالفت مردم برانگیخته تر بشود و حتی بهناچار برکنارش بکنند.» (بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، صفحه 385)
در ادامه، شهید آیت به روشن شدن افکار قشرهای نخبه مردم نسبت به بنی صدر و تغییر دید مثبت قبلی آنان نسبت به بنی صدر سخن گفته بود و سپس به این مطلب اشاره کرده بود که: «عموم مردم هم برمیگردند. الآن هم عموم مردم هنوز دقیقاً در جریان نیستند که کیبه کی است. فکر می کنند بنی صدر و بهشتی همه در یک جریان هستند؛ گرچه حالا کم کم دارند میفهمند.» (همان، صفحه 386)
بنی صدر یک مهره است
اما یکی از نکات بسیار برجسته این سخنان آن بود که شهید آیت صریحاً بنی صدر را «مهره» خوانده بود و این مطلب گرچه بعدها با اسناد مدارک خدشه ناپذیر اثبات شد، در آن روزها هنوز روشن نبود و فهم آن بصیرتی فراوان می خواست و لذا گروه های طرفدار بنیصدر روی آن بسیار مانور دادند. شهید آیت در این رابطه گفته بود: « این [بنی صدر] آخرین مهره است که نقش خودش را بازی می کند.» (همان، صفحه 386)
در ادامه بحث، توسط شهید آیت به همکاری پشت پرده منافقین و بنی صدر هم اشاره شده بود.
بصیرت پراکنی؛ تنها راه مقابله با بنی صدر
نکته ای که شایان توجه است آن است که شهید آیت در این نوارها (حتی طبق همان نسخه تحریف شده) صراحتاً فقط از روش تبلیغی و روشن گرانه و بصیرت بخش دفاع کرده بود نه از هیچ چیز دیگر. شهید آیت حتی در برابر اصرار مخاطب (که در نوار کاملاً مشهود است و سرّ آن بعدها کشف شد که به آن خواهیم پرداخت) که مدام به شهید آیت اصرار میکرد که ما می توانیم و ظرفیت کارهای دیگری را هم داریم، شهید آیت صریحاً جواب منفی داده بود و فقط بر روش های روشنگرانه مردم تأکید نموده بود: «تبلیغ بکنید که مجاهدین و بنیصدر با هم هستند ولی اعتراض نکنید و به مردم بگویید که اینها با هم هستند و تا حدی که میشود اعتراض مردم را [به این روابط با گروههای منحرف] برانگیزید. خیلی خیلی یواش و مطلب را به تدریج مردم بفهمند، بعداً اعتراض، اشکال ندارد... اعتراض به اینکه بنی صدر با رجوی با هم مینشینند.» (همان، صفحه 388)
راهکار شهید آیت، همان راهکار امام
جالب آن بود که شهید آیت از راهکاری دفاع مینمود که بعدها مشخص شد راهکار حضرت امام هم همان بوده است: «آنها ضعفشان و حماقتشان اینجاست که جلوی امام ایستادهاند، باید به اینها میدان داده شود؛ چون اگر میدان ندهی، دستش را می بندی [و آن وقت ماهیتش مشخص نمی شود]. تا یک جایی به اینها میدان داده میشود.» (همان، صفحه 389)
مهم ترین قسمت نوار
اما از مهم ترین قسمت های نوار اول که بخش عمدهای از تبلیغات برای اثبات «توطئه کنار زدن رئیس جمهور قانونی» بر مبنای آن استوار بود، بخشی از نوار سانسور شده بود که شهید آیت در آن از «آماده بودن نقشه» برای «هجوم» سخن میگفت، آن هم هجومی که بنیصدر در برابر آن توان «مقاومت» نخواهد داشت: «مطمئن باشید که نقشه آماده است و اصلاً زیر و رو میشود تمام مسائل و غیر از مسائلی که شما فکر میکنید، میشود. بعد از 14 خرداد، مطلقاً نه امتحانی [برگزار] خواهد شد، نه دانشگاهی باز خواهد بود. دانشگاهها تعطیل خواهد شد. [...] یک هجوم خیلی شدیدی خیلی شدیدتر، آغاز میشود و در حدی میشود که بنی صدر را به طور کلی فلج میکند ... و حتی این هجوم خواهد شد. حالا بگذارید ایشان [بنیصدر] هرچه بیشتر تاخت و تاز کند این بهتر است. اگر یکجا جلویش بایستی یکی از زرنگیهایش این است که خودش را زود هماهنگ میکند، فوری میپرد روی موج. [...] برنامهای داریم که بابای بنیصدر هم نمیتواند مقاومت کند. این دفعه مثل دفعه قبل نمیتواند مقاومت کند. مسئله مهم الآن امام است، یک کلام بگوید. [...] به بچهها بگویید و (منظور دانشجویان انجمن اسلامی که در تبریز دانشگاه را در اشغال خود دارند) [توضیح از خود روزنامه است] قرص و محکم باشند. بزودی موج عوض میشود. به بچهها بگویید که قرص و محکم باشند و ترس نداشته باشند. تصمیمی گرفته شده لا یتغیّر، تغییرناپذیر است. دانشگاه ها بعداز 14 خرداد تعطیل میشود و بعد ما برنامه ای خواهیم داشت و بابای بنی صدر هم نمیتواند روی این برنامه کار کند. حتی ترتیبی داده شده که برخلاف دفعه قبل نمی تواند بیاید مقاومت کند، ظاهراً هم همراه می شود.» (همان، صفحات389 و 390) گرچه این قسمت سخنان شهید آیت، سانسور شده و تحریف شده است و تا حدی با اصل محتوای بیان شده متفاوت است، ولی با رجوع به همین سخنان هم مشخص است که سخنان راجع به طرح شورای انقلاب در باب تعطیلی دانشگاهها و حمایت امام از انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتید و دانشجویان ضد انقلابی است، نه چیز دیگر. ولی در هر حال چنین وانمود میشد (و با مصاحبهها و مقالات متعدد از کسانی که اتفاقاً جزو خواص هم محسوب میشدند ولی بصیرت نداشتند، پررنگ هم می شد) که شهید آیت «توطئهای» برای «فلج کردن دولت بنی صدر» دارد.
نوار دوم
آنچه ذکر شد، خلاصهای بود از محتوای نوار اول. اما نوار دوم (که زمان ضبطش پیش از نوار اول بود) هم از نظر موضوعات ذکر شده در آن، چندان تفاوتی با نوار اول نداشت،گرچه روزنامههای ضد شهید آیت، نوار اول را «بسیار شدیدتر» از نوار دوم شمرده بودند و این به دلیل برخی جملات نوار دوم بود که علیه سناریوی آنها بود. برای درک بهتر ماجرا، شرحی اجمالی از مطالب نوار دوم ذکر می کنیم: در ابتدای نوار، مخاطب، مقداری راجع به متزلزل بودن ارتش سخن گفته بود و تأکید کرده بود که لازم است آنها (یعنی مخاطب و همفکرانش) آموزشهای نظامی ببینند تا در موقع لزوم بتوانند آماده باشند. وی همچنین راجع به اینکه سپاه در حال نزدیک شدن به بنیصدر است سخن گفته بود که از شهید آیت جواب شنیده بود که سپاه اتفاقاً در حال فاصله گرفتن از بنیصدر است. سپس مخاطب از لزوم شناخته نشدن آنها (مخاطب و یارانش) سخن گفته بود تا بتوانند دور از توجهات، فعالیت کنند و شهید آیت هم این نظر را، از جهت حفظ نیروها، مناسب شمرده بود.
تلاش می کنم بنی صدر دوام بیاورد
اما در ادامه، یکی از جالب ترین قسمت های این نوار وجود داشت که شهیدآیت در آن گفته بود: «ما باید برنامه طولانی داشته باشیم. بله، من حدسم این است که بنی صدر خیلی دوام نمیآورد، گرچه من تلاش میکنم که برای چهار سال آینده دوام بیاورد، لا اقل ما یک مدتی وقت داشته باشیم برای اینکه خودمان را بهتر بشناسیم.» (همان، صفحه 394) ولی مخاطب، رندانه تلاش کرده بود تا از زبان شهید آیت جمله ای مبنی بر تلاش مستقیم برای حذف بنی صدر بیرون بکشد و گفته بود: «باز من گفتم، این مدت نباید این قدر باشد که نیروها از دست برودها، خیلی نباید طول بکشد.» (همان، صفحه 394) ولی شهید آیت مجدداً بر همان مشی پیش گفته خود تأکید کرده و جواب داده بود: «بازی ظریفی است که باید دقت کرد که کجا. یک وقت دیدی دو ماه دیگر باید چنان مقابلش بایستی که، یعنی به طور کلی اگر بشود به نحوی کار کرد که کجدار و مریز باشد، چون رویه خودش غلط است، خودش زود دارد خودش را به طرف نابودی می برد. من خیلی اطلاعات بهم می رسد که این کارهای ناجوری که کرده، وضعش در حد علنیها که بعضی هایش را روزنامه خبر دادند [...] اینها میبینند سقوط این را نزدیک می کند.» (همان، صفحه 394)
شهید آیت سپس مجدداً تأکید کرده بود که احتمالاً بنی صدر با مجلس اول (که عموم نیروهایش جزو خط امام محسوب می شدند) به مشکل برخواهد خورد: «مجلس که بیاید [افتتاح شود] یک ارگان انتخابی است و به این عنوان میتواند بایستد مقابل رئیس جمهور و خواهد ایستاد اگر بخواهد راه کج برود. این است که خودش را ساقط می کند. ما کوشش می کنیم به آن حادّی نشودکار فعلاً که ساقط بشود. اما اگر هم خب حاد شد، باید آمادگی داشته باشیم در هر لحظه که جلویش را بگیریم.» (همان، صفحه 395) دقت در چند سخن فوق روشن میکند که شهید آیت تأکید داشته که تلاش خواهد کرد بنیصدر دوام بیاورد، ولی حدس هم زده بوده که او به دلیل کارهای خودش دوام نخواهدآورد و مجدداً هم تأکید کرده بود که مجلس در صورتی مقابل او خواهد ایستاد که «بخواهد راه کج برود»، نه در هر صورتی. این سخنان ثابت می کند که شهید آیت نهتنها در صدد توطئه نبوده بلکه در صدد تلاش برای حفظ رئیس جمهور قانونی بوده، گرچه اولاً بر لزوم آمادگی برای جلوگیری از انحراف مسیر نظام توسط بنی صدر تأکید داشته و ثانیاً با توجه به مجموع مسائل و روحیات و عملکرد بنیصدر و اطرافیانش حدس می زده که او نخواهد توانست خود را تا آخر 4 سال حفظ کند. جالب است بدانیم این فقط سخن شهید آیت نبوده بلکه کسان دیگری هم این سخن را میگفتند؛ منجمله آیت الله خلخالی (که اتفاقاً در آن زمان جزو هواداران بنی صدر محسوب میشد) هم در سخنانی پیش از انتخابات ریاست جمهوری گفته بود: «ریاست جمهوری بنیصدر دوام نخواهد داشت چون یک صدم قاطعیت مرا ندارد.» (کیهان، 16 دی 1358) به هر حال آنچه روشن است این است که روزنامههای معارض سعی نموده بودند جمله «اِخباری» شهید آیت را به عنوان جملهای «انشایی» تلقی نمایند و آن را این گونه تفسیر کنند که شهید آیت می خواهد به طرق مختلف، منجمله از طریق قرار دادن مجلس در برابر رئیس جمهور، بنی صدر را حذف کند. گرچه این «اجتهاد» روزنامه های معارض، در برار «نص» صریح سخنان خود شهید آیت بود که گفته بود : «من تلاش می کنم که برای چهار سال آینده دوام بیاورد ... ما کوشش می کنیم به آن حادّی نشودکار فعلاً که ساقط بشود.»
سؤالات رندانه و جواب های هوشمندانه
در ادامه نوار دوم هم سؤالات جهت دار مخاطب با جواب های هوشمندانه و در چارچوب قانون شهید آیت مواجه گردیده بود. مخاطب سعی کرده بود با یادآوری مبارزات چریکی پیش از انقلاب، از شهید آیت جوازی تلویحی برای این قبیل کارها بگیرد. او پرسیده بود: «الان چه روشی اقتضا میکند و اینکه آیا ما توی بچهها مسئله نظامی را چگونه مطرح بکنیم؟ آیا ما مسئله نظامی را توی بچهها مطرح بکنیم و یا نه؟ اگر مطرح میکنیم، چه شکلی مطرح کنیم؟ چون خیلی مسئله است یعنی مسئله ...» (بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟، جلد دوم، صفحه 396) که شهید آیت صحبت او را قطع نموده و گفته بود: «مسئله یک مسئله سیاسی است که مسئله سیاسی را ... حل کردیم [...] کار ما هم عمدتاً الان سیاسی است.» (همان، صفحه 396) البته شهید آیت آمادگی نظامی را فقط ذیل همان مفهوم ارتش بیست میلیونی و خواست امام برای آنکه همه جوانان کشور آموزش نظامی ببینند، قابل قبول دانسته بود. در ادامه، مخاطب تلاش کرده بود با مطرح کردن آنکه فرماندهی کل قوا هم اکنون در دست بنی صدر است و تبعاً سپاه و ارتش از او حمایت می کنند، از زبان شهید آیت جهت تأیید تشکیل گروه مخفی برای مبارزه با بنی صدر سخنی بیرون بکشد ولی شهید آیت باز هم بر حرکت صرفاً قانونی تأکید نموده و گفته بود: «ما باید کارمان را بکنیم، اتفاقاً در مجلس کاری میکنیم که بتوانیم همین کار را بکنیم، این است که نگذاریم بنی صدر از چارچوب قانون خارج بشود.» (همان، صفحه 397) در ادامه هم بحثی مطرح شده بود که اگر خدای ناکرده حضرت امام از دنیا بروند چه باید کرد که شهید آیت جواب داده بود باید سعی نمود آیت الله منتظری (که در آن زمان هنوز شخصی موجه و مورد تأیید حضرت امام و دیگر انقلابیون بود) در آن حالت جانشین امام شود تا خط فقاهت ادامه یابد. در ادامه هم اصرار مخاطب برای انجام کارهای خلاف قانون در جهت مقابله با بنی صدر ادامه داده بود که شهید آیت هم مثل قبل آن را نفی کرده و بر کارهای روشنگرانه مردم تأکید نموده بود.
جرم شهید آیت؛ تلاش برای کادرسازی!
یکی از نقاط مانور مخالفین، آن قسمت نوار بود که شهید آیت با اشاره به احتمال کنار گذاشته شدن بنیصدر توسط مجلس به دلیل «کج سلیقگی هایش»، بر ضرورت تربیت نیروهای انقلابی برای به دست گرفتن مناصب کشور در آن صورت یا در صورت اتمام دوره چهار ساله بنیصدر تأکیدکرده بود: «از همین الآن برای وزرا و نخست وزیرمان کار کنیم و بخصوص برای نماینده.[...] ما باید خیلی واقعاً با برنامه ای دراز مدت خیلی خودمان را درگیر امور اجرایی زیاد نکنیم. شروع کنیم به ساختن آدم ها.» (همان، صفحه 400) اما مخالفین در روزهای آینده سعی نمودند با مقالات و مصاحبههای متعدد این کار عقلایی (یعنی تربیت نیروی متعهد برای استفاده در آینده نظام) را یک توطئه زیر زمینی گسترده جلوه دهند که توسط یکی تیم در جریان است!
تنها روش؛ روشنگری
در ادامه شهید آیت به این مطلب پرداخته بود که مردم اندک اندک با دیدن عملکرد بد و وعده های توخالی بنی صدرو با مشاهده عملکرد خوب انقلابیون، از بنی صدر دور شده و به سمت نیروهای انقلابی متمایل خواهند شد. شهید آیت سپس مجدداً بر همان روش تبلیغی و بصیرت پراکنانه تأکید نموده و گفته بود: «خط امام و خط بنی صدر دوتاست و بنیصدر نمیخواهد بگذارد که مردم بفهمند این خط دوتاست. [...] به نحوی این باید تبلیغ بشود، غیر مستقیم، که تمام مردم پایین تشخیص بدهند. تمام مردم باید بفهمند که اگر بنیصدر بود، اصلاً این انقلاب از بین میرود.» (همان، صفحه 403) از نکات جالب این نوار اشاره دقیق شهید آیت به اطرافیان منحرف بنی صدر بود و اشاره به اینکه حتی کارهای خلاف بنی صدر تا حدی متأثر از القائات همین اطرافیان است (نکته ای که بعدها امام هم بدان اشاره فرمودند).
افشای خطوط انقلابی بدلی
در ادامه شهید آیت اشاره کرده بود که در هر کشور انقلابی، علاوه بر خطوط وابسته علنی، چندین خط انقلابی قلابی هم وجود دارد و وظیفه انقلابیون حقیقی، افشای آنهاست: «ما یک خطوط اصلی داریم مال استعمار است که خط مشخص امریکایی دارد [...] یک خط مشخص هم انگلیسی داریم، یک خط مشخص هم روسی داریم، اما در ازای هر کدام از این خط های مشخص، هفت هشت ده تا خط بدلی انقلابی داریم که مال امریکا و روسیه است. این خط های بدلی را باید برملا کنیم. فرمولش را بگذاریم بفهمند که بنی صدر هم خط بدلی است، یا نمی دانم فلان شخص هم خط بدلی است. این را اتفاقاً من تهیه کردم و فکر می کنم که چند تا سخنرانی توش هست منتها بدون اسم بنی صدر، بدون اسم بازرگان.» (همان، صفحه 405)
البته روشن بود که این تلاش بصیرانه شهید آیت (که امروزه و با افشا شدن اسناد متعددی که در آن روز افشا نشده بود، بصیرانه بودنش بیشتر بر ما معلوم گشته است) از سوی مخالفین به عنوان توطئه و تخریب و تهمت و ... تلقی شود و بر سر آن جنجال آفریده شود.
خاتمه نوار با شیطنت مخالفین
در خاتمه هم باز مخاطب طبق همان مشی قبلی گفته بود: «من باز هم به شما گفتم [...] ما نیرویی هستیم که می توانیم، توان کار دیگر را داریم» (همان، صفحه 405) که شهید آیت هم باز به آن جواب منفی داده بود. از سانسورهای تحریف آمیز و غلط انداز روزنامه انقلاب اسلامی هم آن بودکه متن نوار دوم را با این جمله شهید آیت به پایان برده بود: «نقشه هایی توی مغز من هست ولی پس از سازماندهی در عمل، آنها روشن میشود.» (همان، صفحه 406) و این سخنان میتوانست توهم وجود توطئه را عینی تر جلوه دهد. و این در حالی بود که صحبتهای شهید آیت در آن نوار، چند دقیقه دیگر هم ادامه داشت و آن نقشه ها هم چیزی نبود جز همان طرح های بصیرت پراکن و تبلیغی. در هر حال، آنچه ذکر شد گزارشی بود اجمالی از محتوای نوار دوم.