بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی جمیع الانبیاء والمرسلین و سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه.
جناب آقای رئیس
عالیجنابان
خانمها و آقایان
خداوند عزیز و حکیم را سپاسگزارم که فرصت حضور در این مجمع را عنایت فرمود. از رئیس قبلی مجمع تشکر میکنم و به رئیس جدید تبریک میگویم.
یاد جانباختگان حوادث یک سال اخیر به ویژه زلزله و انفجار اتمی ژاپن، قحطی سومالی و سیل پاکستان را گرامی میدارم و از همگان میخواهم که کمکهای خود را گسترش دهند.طی شش سال در موضوعات مختلف جهانی و از ضرورت تغییر و تحول در مناسبات سخن گفتیم. امروز با توجه به تحولات رو به گسترش از منظر دیگری به تحلیل آنها میپردازم.
میدانید که فصل مشترک و امتیاز انسانها بر سایر موجودات برخورداری از فطرت انسانی است که هدیه الهی و جلوه روح خدایی است و از جمله: ایمان به خدای ازلی و ابدی و قادر و خالق و تدبیرکننده امور عالم، مهرورزی به همنوع، بخشندگی و عدالتطلبی و صداقت در کلام و عمل، عزتطلبی و تعالیجویی مادی و معنوی و آزادی و آزادیخواهی و مطالبه آزادگی، نفی ظلم، فساد و تبعیض و حمایت از ستمدیدگان، مطالبه سعادت، صلح و امنیت پایدار برای همگان.
اینها برخی از جلوههای فطرت الهی و مشترک انسانی است که به وضوح، در آرزوهای تاریخی، از طریق میراث ماندگار نظم و نثر و آثار تحقیقی و هنری و نیز در تحولات و جنبشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را نشان داده است.
همه پیامبران الهی و مصلحان به این امور دعوت کردهاند.خداوند انسان را صاحب کرامت و سقف رشد و پرواز او را تا مقام جانشینی خود خواسته است.
دوستان
روشن است که علیرغم دستآوردهای بزرگ تاریخی از جمله مجمع ملل متحد که محصول تلاشها و مبارزات انسانهای آزاداندیش و عدالتطلب و همکاریهای بینالمللی بوده است، جامعه بشری با آرزوها و آرمانهای فطری خود فاصله بسیار دارد. عموم ملتها از وضع موجود ناراضیاند.
به رغم تمایل عمومی انسانها به صلح، پیشرفت و برادری، همانگونه که میبینیم جنگها، کشتارها، فقر گسترده، بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تبعیضها، تحقیرها، خودخواهیها و ناامنیها، حقوق و شخصیت ملتها را مخدوش کرده و رنجها و خسارات غیر قابل جبرانی را تحمیل کرده است.حدود سه میلیارد نفر فقیر در جهان با روزی کمتر از 5/2 دلار و بیش از یک میلیارد نفر آنان بدون حتی یک وعده غذا در روز زندگی میکنند.
40 درصد فقیرترین جمعیت جهان فقط پنج درصد درآمد و 20 درصد ثروتمندترین 75 درصد درآمد را دارند.
روزانه بیش از 22 هزار کودک به دلیل فقر در مظلومیت کامل میمیرند.
80 درصد امکانات مالی آمریکا در اختیار 10 درصد جمعیت و 20 درصد آن در اختیار90 درصد جمعیت است.
به راستی علت چیست و راه حل کدام است؟
حاکمان بر مراکز مدیریت جهانی با فاصله انداختن بین اخلاق و معنویت با زندگی اجتماعی ادعا میکنند که علت این وضع، پیروی از راه انبیا و ضعف ملتها و عملکرد چند گروه و فرد بوده و تنها اندیشهها و راه و روش آنها نجاتبخش جامعه بشری است.
اما دوستان؛
غیر از این است که علت اصلی را باید در نظام حاکم بر امور بینالملل و شیوه مدیریت جهانی جستجو کرد؟
لطفا به این سوالات توجه فرمایید:
چه کسانی طی چند قرن دوره سیاه بردهداری دهها میلیون انسان را به زور از آفریقا و سایر مناطق ربودند و در آمریکا و اروپا قربانی مطامع مادی خود کردند؟
تحمیل بیش از چهار قرن دوره غمبار استعمار و اشغال سرزمین و چپاول گسترده منابع و نابودی استعدادها و زبان و فرهنگ و هویت ملتها را چه کسانی انجام دادهاند؟
چه کسانی جنگهای اول و دوم جهانی با حدود هفتاد میلیون کشته و صدها میلیون مجروح و آواره و جنگ کره و ویتنام را راه انداختند؟
چه کسانی با فریبکاری، صهیونیستها و بیش از شصت سال جنگ، آوارگی، ترور و کشتار را بر ملت فلسطین و ملتهای منطقه تحمیل و از آن حمایت کردهاند؟
چه کسانی دهها سال دولتهای دیکتاتوری و کودتایی را بر ملتهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا تحمیل کرده و با آنان رابطه صمیمی داشتهاند؟
چه کسانی از بمب اتم علیه مردم بیدفاع استفاده کردند و امروز هم هزاران کلاهک هستهای ذخیره کردهاند؟
اقتصاد چه کسانی متکی به فروش سلاح و ایجاد جنگ برای مصرف آن است؟
چه کسانی صدام را در حمله به ایران و تحمیل 8 سال جنگ و استفاده از بمب شیمیایی و حمله به شهرها تجهیز و تشویق کردند؟
چه کسانی به بهانه حادثه مشکوک 11 سپتامبر و در واقع برای سلطه بر خاورمیانه و نفت آن، افغانستان و عراق را اشغال کردند و میلیونها نفر کشته و مجروح و آواره بر جای گذاشتند؟
چه کسانی با لغو نظام برتونوودز دهها هزار میلیارد دلار بدون پشتوانه خلق کرده و به تبع آن تورم را به بازار جهانی تزریق و معادل این رقم هنگفت را از دسترنج ملتها تصاحب کردند؟
چه کسانی سالانه بیش از 1000 میلیارد دلار یعنی بیش از تمام کشورهای دنیا هزینه نظامی دارند و به هر بهانهای دائما ملتها و دولتهای مستقل را به حمله نظامی تهدید میکنند؟
بدهکارترین دولتهای دنیا کدام دولتها هستند؟
مدیران اصلی مراکز سیاستگذاری اقتصاد جهانی چه کسانی هستند؟
چه کسانی مسبب بحران اقتصادیاند و تبعات آن را در آمریکا، اروپا و همه جهان بر ملتها تحمیل میکنند؟
چه کسانی برای فروریختن فوری چند هزار تن بمب بر سر ملتها آمادگی دارند ولی برای رساندن اندکی کمک به مردم بحرانزده سومالی و یا سایر نقاط به ماهها زمان نیاز دارند؟
شورای امنیت که مسئول امنیت جهانی است در سیطره چه کسانی است؟
دهها سوال مشابه وجود دارد که البته پاسخ آنها روشن است.
قریب به اتفاق ملتها و دولتهای جهان در این امور نقشی نداشته و ندارند بلکه خود قربانی بوده و خسارات فراوان دیدهاند.
مثل روز روشن است که همان بردهداران و استعمارگران و مسببان جنگ اول و دوم و نابسامانیهای پس از آن تا به امروز با تغییر چهره بر شورای امنیت و مراکز اصلی اقتصادی و سیاسی جهان سیطره پیدا کردهاند.
همکاران گرامی
آیا اینان صلاحیت ادامه مدیریت را دارند و آیا پذیرفته است که خود را مدعی انحصاری دفاع از آزادی و دموکراسی و حقوق انسانها و ملتها معرفی کنند و با همین ادعا کشورها را مورد حمله نظامی قرار داده و اشغال کنند؟
آیا گل دموکراسی و آزادی از موشکها و بمبهای نیروهای ناتو شکوفا خواهد شد؟
خانمها و آقایان؛
اگر برخی کشورهای اروپایی به بهانه هلوکاست پس از شش دهه همچنان به صهیونیستها جریمه میپردازند، آیا مسببان بردهداری و استعمار نباید به ملتهای خسارتدیده، جریمه بپردازند؟
اگر خسارات دوران بردهداری و استعمار پرداخت شود، وضعیت ابر سرمایهداران پشت صحنه دولتهای آمریکا و اروپایی چه خواهد شد؟ آیا فاصلهای بین شمال و جنوب باقی میماند؟
اگر فقط نیمی از هزینههای نظامی دولت آمریکا و متحدانش در ناتو صرف رفع مشکلات اقتصادی ملتهایشان شود آیا اثری از بحران اقتصادی باقی خواهد ماند؟
با پرداخت این مقدار به ملتهای فقیر نتیجه چه خواهد شد؟
آیا وجود 268 پایگاه نظامی و اطلاعاتی امریکا در آلمان، 124 پایگاه در ژاپن، 87 پایگاه در کره جنوبی، 83 پایگاه در ایتالیا، 45 پایگاه در انگلیس و 21 پایگاه نظامی و اطلاعاتی آمریکا در پرتغال و صدها پایگاه در دیگر نقاط جهان معنایی جز اشغال نظامی دارد؟
آیا بمبهای اتمی مستقر در این پایگاهها، امنیت ملتها را به مخاطره نینداخته است؟
خانمها و آقایان
سوال اصلی این است که ریشه این رفتار غلط چیست؟
علت اصلی را باید در باورها و رفتارهای گروه حاکم جستوجو کرد.
عدهای به همپیوسته و سازمانیافته که بر خلاف گرایشات فطری بشری:
به خدای یکتا و راه پیامبران ایمان ندارند و هواهای خود را جای خدا نشاندهاند.
نزد آنان فقط قدرت و ثروت اصالت دارد و همه برنامهها در خدمت کسب آن است و ملتهای ضعیف در برابر آنان امیدی به استیفای حقوق قانونی خود ندارند.
پیشرفت، رفاه و عزت خود را در نابودی، فقر و تحقیر دیگران جستوجو میکنند.
خود را برتر از دیگران و صاحب امتیازات ویژه و انحصاری دانسته و برای دیگران ارزش و حقی قائل نیستند و به خود اجازه میدهند حقوق همه ملتها و دولتها را زیر پا بگذارند.
به زور سلاح و سوءاستفاده از سازوکارهای بینالمللی خود را همه کاره عالم و قیم دولتها و ملتها معرفی کرده و به سادگی قانون را در سطح بینالمللی نقض میکنند.
اصرار دارند شیوه زندگی و باورهای خود را به دیگران تحمیل کنند.
به طور رسمی از نژادپرستی حمایت میکنند.
با دخالت نظامی و تخریب زیرساختهای کشورها آنها را ضعیف و محتاج کرده و آنگاه با سوءاستفاده از این وضعیت ثروتشان را به تاراج میبرند.
با ایجاد اختلاف بین اقوام و ملتها، تخم کینه و نفرت کاشته و با ایجاد فضای ناامنی و سوءظن فرصت رشد و شکوفایی را از آنان میگیرند.
همه فرهنگ، هویت، جان و مال ملتها، ارزشهای انسانی و اخلاقی، زنان، جوانان و خانوادهها در جریان سلطهطلبی آنان و غارت منابع ملتها قربانی میشوند.
برای تامین منافع و اهداف سلطهگرانه خود فریبکاری و پنهانکاری و ترویج مواد مخدر و حتی ترور و کشتن انسانها را نیز مجاز میشمارند. پس از اشغال افغانستان توسط ناتو، تولید مواد مخدر چندین برابر شده است.
تحمل کوچکترین انتقاد و یا سوال را ندارند و به جای پاسخگویی به تخلفات خود همیشه طلبکاری میکنند.
با استفاده از شبکه استعماری رسانهای در برابر سوال از هلوکاست، سوالکننده را مورد هجمه و تهدید قرار میدهند و در برابر سوال از 11 سپتامبر تهدید به تحریم و حمله نظامی میکنند.
سال قبل، پس از طرح ضرورت تشکیل کمیته حقیقتیاب برای روشن شدن زوایای پنهان ماجرای تلخ 11 سپتامبر که خواست دولتها و ملتهای مستقل و حتی ملت آمریکاست، به جای ارائه پاسخ روشن، اینجانب و ملتم توسط دولت آمریکا مورد تهدید و فشار قرار گرفتیم.
به جای تشکیل کمیته حقیقتیاب 11 سپتامبر، متهم اصلی را که از مدتها قبل تحت نظر آنان بود کشتند و به دریا انداختند.
آیا نمیبایست با محاکمه علنی متهم اصلی، عوامل تامینکننده فضای امن برای هواپیماهای مهاجم به برجها، شناسایی و معرفی میشدند.
چرا نباید با محاکمه علنی متهم اصلی، عوامل راهاندازی گروههای تروریستی و تحمیل جنگ و کشتار به ملتهای منطقه معرفی میشدند؟
آیا اطلاعاتی هست که باید مخفی بماند؟
آنان اندیشه صهیونیستی را مقدس و سوال از اساس و تاریخ آن را گناهی نابخشودنی میشمارند ولی توهین و تجاوز به حریم تمام مقدسات بشری و الهی را روا میدارند.
دوستان و همکاران؛
آزادی حقیقی، عدالت، حق انتخاب، عزت، رفاه وامنیت پایدار حق همه ملتهاست.
کسب این ارزشها نه از طریق اتکا به مدیریت ناصالح جهانی موجود و یا دخالت مستکبران و یا از مجرای تفنگ نیروهای ناتو بلکه در سایه استقلال و پذیرش حقوق متقابل و همدلی و همکاری به دست خواهد آمد.
آیا راهی برای حل مشکلات جامعه بشری و نیل به آرزوهای تاریخی برای صلح و امنیت و برابری، از درون ساز و کارهای فعلی حاکم وجود دارد؟
همه کسانی که تلاش کردند با حفظ اندیشه و مبانی وضع موجود اصلاحاتی انجام دهند شکست خوردند. تلاشهای ارزشمند جنبش عدم تعهد، گروههای 77 و 15 و برخی از شخصیتها گرچه تاثیراتی داشته است ولی نتوانست وضعیت را تغییر دهد. مدیریت جهانی نیازمند اصلاحات اساسی است.
اما چه باید کرد؟
همکاران گرامی
باید با عزم عمومی و همکاری و مشارکت همگانی طرحی نو در انداخت. طرحی که بر اندیشه انسانی و فطری و ارزشهای جهانشمول از جمله توحید، عدالت، آزادی، محبت و جستوجوی سعادت از طریق سعادت همگان استوار باشد.
ایده سازمان ملل یک دستآورد بزرگ و تاریخی جامعه بشری است. باید آن را مهم دانست و از ظرفیتهای آن حداکثر استفاده را کرد. نباید اجازه دهیم که سازمان ملل بیش از این از جایگاه اصلی خود یعنی محل تبلور اراده جمعی ملتها تنزل کرده و به ابزاری برای قدرتهای جهانی بدل شود.
برای تامین صلح و امنیت پایدار باید زمینه دخالت و مشارکت همگانی را از طریق ساز و کارهای عادلانه فراهم کنیم. باید به معنای واقعی کلمه، مدیریت مشترک جهانی را تحقق بخشیم. قوانین و قواعد مسلم حقوق بینالمللی و صلح، آزادی و عدالت باید مبنای اصلی تصمیمات و اقدامات جهانی باشد.
هر کدام از ما باید به این حقیقت اذعان کنیم که هیچ راهی جز «مشارکت همگانی در مدیریت جهانی» برای رفع نابسامانیها و دفع ظلم و نفی تبعیض وجود ندارد.
این تنها راه سعادت جامعه بشری و حقیقتی روشن و اجتنابناپذیر است.
همه به این مساله علم داریم اما این کافی نیست بلکه باید به آن ایمان داشته باشیم و برای اجرای آن از هیچ کوششی دریغ نکنیم.
دوستان عزیز و همکاران خوبم
بنا بر این مدیریت مشترک حق همه ملتهاست و ما باید به عنوان نمایندگان ملتهایمان از آن دفاع کنیم.
برخی قدرتها میکوشند تا جامعه جهانی را از امکان تفاهم و همکاری جمعی و مشترک ناامید کنند اما ما باید باور کنیم که میتوانیم به مدیریت مشترک واقعی دست پیدا کنیم.
تشکیل سازمان ملل برای ایجاد امکان مشارکت موثر همه ملتها در تصمیمات جهانی است. همه میدانیم که این امکان هنوز فراهم نشده و ریشه آن نیز عدم رعایت عدالت در ساختار و ساز و کارهای مدیریتی سازمان ملل است.
ترکیب شورای امنیت ناعادلانه است. تغییرات و اصلاحات برای تشکیل کامل و واقعی سازمان ملل نیاز اصلی و اساسی است که مجمع عمومی باید به آن بپردازد.
در نشست سال گذشته با ذکر اهمیت موضوع پیشنهاد کردم که این دهه، دهه «مدیریت مشترک جهانی» نامگذاری و از همه ظرفیتها برای ایجاد جهانی متحد استفاده شود.
اکنون نیز پیشنهاد خود را تکرار میکنم و اطمینان دارم که در سایه همکاریهای بینالمللی و دلسوزیهای روسای کشورها و دولتها و با پشتیبانی ملتها و پافشاری بر عدالت میتوانیم استوار و سریع به سوی آیندهای متعلق به همگان، گام برداریم.
این، حرکت در مسیر جریان زلال و پاک آفرینش به سوی آینده روشن بشری است. آیندهای که با قدم نهادن بشر به راه انبیا و صلحا و تمسک به ارزشهای الهی ـ انسانی و تحت مدیریت وارث همه انبیا و اولیای الهی و نسل پاک پیامبر بزرگوار اسلام (ص)، منجی عالم بشری و موعود امم حضرت مهدی (عج) به زودی تحقق خواهد یافت.
آمدن جامعهای برتر و ایدهآل، با ظهور انسانی کامل که عاشق صادق و حقیقی همه انسانهاست، وعده قطعی خداوند است.
او با همراهی حضرت عیسی مسیح (ع) و پیشاپیش همه صالحان و آزادیخواهان و عدالتطلبان، ظلم و تبعیض را ریشهکن کرده و با ارتقای سطح علم و معرفت انسانها، صلح و عدالت و آزادی و عشق را در سراسر جهان خواهد گسترد.
او زیباییها و خوبیها را به همه آحاد بشر هدیه خواهد کرد و طعم شیرین زندگی را به یکایک انسانها خواهد چشانید.
امروز فطرت ملتها بیدار شده و به موازات افزایش آگاهیهای عمومی، دیگر تحقیر و تحمیق و ظلم و تبعیض را برنمیتابند. ملت بزرگ و تمدنساز ایران آماده است تا در این مسیر زیبا و پر افتخار، دست دیگر ملتها را به گرمی بفشارد و در راستای اراده جمعی جهانی همه توان خود را به مشارکت بگذارد.
سلام بر عشق و آزادی، سلام بر عدالت و آگاهی و سلام بر آینده روشن و درخشان بشری.»