وی ادامه داد: چگونه باید انتظار داشت که مردم، گروهی را که در انتخابات 84 آشکارا از هاشمی رفسنجانی حمایت کرد و بعد از سال 84 نیز در حالی که مواضع احمدی‌نژاد اصولی بود، مدام در مخالفت با این جهت‌گیری‌ها حرکت کرد، بپذیرند؟

رجبی با انتقاد از سهم دادن به آقایان لاریجانی و قالیباف در کمیته موسوم به 8+7 نیز گفت: در مورد سایر اعضای این گروه توجیه تشکیلاتی و حزبی عنوان می‌شود اما در این زمینه واقعاً‌ مشخص نیست که چه منطقی وجود دارد و با وجود آنکه پایگاه مردمی در این بخش وجود ندارد، همچنان اصرار می‌شود.

وی با اظهار نگرانی از اینکه در نتیجه ساز و کار فعلی اصولگرایان برخی افراد به اسم اصولگرایان و با رسم اصلاح‌طلبان رأی بیاورند، در مورد برخی از موضع‌گیری‌های آقای ابوترابی‌فرد از اعضای گروه هفت نفره نظارت و داوری اصولگرایان در 18 تیر 78 نیز انتقاد کرد و ادامه داد: به هر حال، برای وجاهت یافتن این کمیته، حداقل باید دو سهم ویژه منتفی شود.

این نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی تأکید کرد: من وجود حضرت آیت‌الله مهدوی کنی را نعمت و برکت می‌دانم و ایشان پایگاه و جایگاه ویژه‌ای دارند اما متأسفانه برخی با رفتن زیر چتر آیت‌الله مهدوی کنی می‌خواهند از حیثیت ایشان خرج کنند.

وی در پاسخ به سؤالی در مورد احتمال وحدت جبهه پایداری با کمیته موسوم به 8+7 گفت: اگر جبهه پایداری در حرف‎هایی که می‌زند، صادق است، نباید این سازوکار را بپذیرد که البته به معنی این نیست که در برابر حرف آیت‌الله مهدوی کنی بایستد، بلکه ایشان جلو‌دار وحدت هستند و قطعاً منطق و دلایل را می‌پذیرند.

رجبی در بخش دیگری از مصاحبه با ابراز تردید در مورد پایگاه اجتماعی برخی از احزاب گفت: چون در مثل مناقشه نیست این را عرض می‌کنم که امام گفتند ما دست رئیس‌جمهورمان را می‌گیریم و  رئیس جمهور امریکا را هم همین‌طور و در دنیا می‌گردانیم، تا ببینیم کدام‌یک پایگاه دارند.

این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اظهارات برخی از افراد منتسب به جریان اصولگرا مبنی بر امکان کار کردن با جریان موسوم به اصلاح‌طلب گفت: یکی از این آقایان بارها آن زمان اعلام کردند که اصلاح‌طلبان یک رقیب انتخاباتی هستند، یعنی مبانی اعتقادیی برای آنها مطرح نیست بلکه اصلاح طلبان را فقط رقیب سیاسی در انتخابات می دانند. حتی بعد از براندازی آشکار فتنه 88، آن‌ها را فقط یک رقیب انتخاباتی می‌دانند نه یک رقیب مبنایی که علیه نظام ما قیام کردند.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا برخی اقدامات احمدی‌نژاد و جریان انحرافی موجب احیا و طلبکاری مردودین فتنه و افرادی مانند آقای هاشمی نخواهد شد، گفت: هاشمی در حالی که احمدی‌نژاد و ملت در یک طرف و جریان برانداز در طرف دیگر بود، در نامه بی‌ادبانه به رهبر معظم انقلاب ادعای جریان انحرافی را مطرح کرد.

این کارشناس مسائل سیاسی گفت: فردی به‌نام مشایی تفکر انحرافی دارد و اصرار به انتشار و نفوذ این تفکر در دولت دارد و عده‌ای نیز با او همراه هستند اما کلیت دولت اینگونه نیست.

رجبی در مورد تأثیر این رفتارها ادامه داد: یک انسان هر چقدر هم ظرفیت داشته باشد، در اثر یک‌سویه انگاری‌ها به موضع می‌افتد و معتقدم برخی از اظهارات احمدی‌نژاد مانند افتخار به ایران اسلام نیز نه از روی اعتقاد و فکر بلکه به‌دلیل همین در موضع افتادن او است.

این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به سؤالی در مورد تحمل ناپذیری برخی از مسئولین و شکایت آن‌ها از رسانه‌های منتقد نیز گفت: به نظرم ظرفیت برخی از مسئولین بسیار کم شده است و می‌توان گفت این وضع بی‌سابقه است و حتی در دوره هاشمی رفسنجانی نیز که در زمینه نقد وی یا خودسانسوری حاکم بود یا اساساً برخی از همین اصولگرایان امروز، او را تقدیس می‌کردند، چنین فضایی نبود.

وی با بیان اینکه زمانی که آیت‌الله یزدی رئیس قوه قضائیه بود، از شخص او شکایتی شده بود که ایشان مانند افرادی در قبال پرونده‎اش عمل کرد، اظهار داشت: همچنین وقتی آیت‌الله هاشمی شاهرودی به‌عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب شد، حجم انبوهی از تخریب علیه وی در رسانه‌های دوم خردادی مطرح شد اما برخوردی نکردند. همچنین توهین و تخریب‌های زیادی علیه احمدی‌نژاد شد که وی برخوردی نکرد.

رجبی در پایان تصریح کرد: جمهوری اسلامی نباید جایی باشد که کسی در آن از گفتن حرف حق بترسد و به نظرم افرادی که می‌خواهند مسئولیت بپذیرند، هر چقدر مسئولیت‌شان بالاتر است، باید ظرفیت خود را به همان اندازه بالا ببرند.