سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در عصر گاهی از آخرین روزهای مرداد، درتالار اندیشه حوزه هنری سالگرد شهادت بزرگ مرد مظلومی از جنس سید شهیدان اهل قلم برگزار شد.
او که به شیوه آن شهید عزیز، به دنبال نمایش جلوه ای از ابعاد انسانی دفاع در برابر متجاوزان از یک سو و جهاد در عرصه نبرد تبلیغات روشنگرانه در برابر تهاجم بی سابقه جهان رسانه ای صهیونیسم بر علیه مردم مظلوم سوریه از سوی دیگر بود، چه کسی می توانست باشد جز شهید عزیز هادی باغبانی.
زمانی که حجة الاسلام دکتر کریمیان از هادی به عنوان مدافعی مظلوم نام برد، برایم عجیب به نظر نرسید چرا که در دورانی که حتی بسیاری از یادگاران دوران دفاع مقدس که خود شاهد مظلومیت ملت بزرگ ایران در برابر تهاجم نظامی ،رسانه ای و تبلیغاتی تمامی جهان کفر برعلیه انقلاب و نظام اسلامی بودند، تحت تأثیر همان تهاجم رسانه ای حمایت از نظام سوریه را عملی برخلاف ملت سوریه برمی شمردند حضورمستندسازانی چون هادی را می توان مظلومانه نامید. ولی وقتی سید علی فاطمی با بغضی فروخفته سخن از بی مهری ها بر زبان آورد محزون ازاین بی مهری ها با خود اندیشیدم.
تا کنون می پنداشتیم فقط در جبهه دگر اندیشان کسانی هستند که در برابر هر ابراز ارادتی به یکی از مظاهر و ارزشهای نظام اسلامی تمام هم خود را بر حمله تا حذف فردی که ارادتی از خود نشان داده مصروف می دارند ولی اکنون ظاهراً جبهه جدیدی در برابر ما گشوده اند. برای درک بیشتر موضوع مروری بر وقایع فرهنگی در سال اقتصاد و فرهنگ خواهیم داشت.

اپیزود اول:
«الهام چرخنده» در سخنانی قابل تقدیر لحظاتی پس از تحویل سال 1393، ‌شعری در وصف امیر مؤمنان علی(ع) خواند و سپس سال جدید را ‌‌به رهبر انقلاب تبریک گفت‌. این سخنان گرچه برای آحاد ملت بزرگ ایران حرکتی زیبا، قابل تقدیر و دلچسب از سوی یک بانوی هنرمند بود ولی موجب تأثیرات معکوس در میان کسانی شد که این عرض ارادت از سوی یک بازیگر سینما را برنمی تافتند و خود سر آغازی برای حمله به این بانوی هنرمند و هنرپیشه زن سینما شد. زیباتر اینکه برخوردهای منفی با وی موجب شد تا بار دیگر وی ضمن تبریک روز پدر به رهبر معظم انقلاب اسلامی بگوید: "به مناسبت 13 رجب سالروز ولادت حضرت علی (ع) و روز پدر تبریک قلبی خود را به عنوان بانوی سینماگر ایرانی از طرف مادران شهدای ایرانی و از طرف همه زن های ایرانی که با قدرت ایستاده اند،  به حضرت آقا رهبر عظیم الشان کشورم  عرض می کنم ".  
وی درجمع دانشجویان دانشگاه تهران ابراز داشت: " بسته فرهنگی من این است که تولد آقا امیرالمومنین(ع) را به حضرت آقا رهبر عظیم الشأن کشورمان تبریک بگویم و به ایشان بگویم انشا الله سایه شما مستدام باشد و روز پدر هم برشما مبارک". برای جلوگیری از اطاله کلام از نحوه برخورد منورالفکران مدعی سکولاریسم خود داری می شود.

اپیزود دوم:
«لعیا زنگنه» بازیگر توانمند تئا‌تر، سینما و تلویزیون نیز در برنامه سه ستاره شبکه سوم سیما حاضر شد و تأکید کرد، افتخار می‌کند در مملکتی زندگی می‌کند که ریشه رهبرش به یک زن همچون فاطمه زهرا (س) می‌رسد. زنگنه در این برنامه درباره مقام زن و در نقد اینکه گاه حتی در تلویزیون شأن زن و مادر رعایت نمی‌شود، سخنانی در کرامت حضرت زهرا (س) بیان کرد که در نوع خود متفاوت بود و مورد توجه قرار گرفت. سخنانی که زنگنه بیان داشت گرچه به صراحت کلام  «الهام چرخنده» نبود ولی از آنجا که مضمون این سخنان  همراه با ارادت به رهبر معظم انقلاب بود، واکنش‌هایی خفیف‌تر نسبت به چرخنده را در باره او در پی داشت.
حضور هردو بانوی هنرمند در مجامع هنری و فرهنگی با پوشش و حجاب کامل اسلامی، به این حملات بیش از پیش دامن زده و اتهاماتی همچون ریاکاری و... را ‌با ادبیاتی بسیار بد و توهین آمیز‌ نسبت به آنان را بدنبال داشت.

اپیزود سوم:
در هشتمین جشن انجمن منتقدان سینمایی ایران که باحضور طلایه داران تفکر «مک کارتیسم» در تالار شمس برگزار شد، یکی از همین ها هنگام اعلام بازیگرمنتخب نقش اول زن به طعنه  گفت:"  آیا این جایزه متعلق به همان کسی است که فکر می‌کنم؟"  وبا کنایه ای ادامه داد: "می‌دانستم جایزه به چه کسی می‌رسد. این وظیفه را به من محول کردند چون ما قرار است با هم گفتگو و همدیگر را تحمل کنیم".  گرچه خانم «مریلا زارعی» با گفتن جملاتی در حد و شأن وی پاسخ داد که: "مازیار میری جمله ای گفت که دلم نمی‌آید حرف نزنم، با این که عهد کرده بود حرفی هم نزنم، متاسفانه فضای رسانه هم به گونه‌ای است که هر چه می‌گویم، بخشی از آن در فضای رسانه منتشر می‌شود. بله در زندگی اصل بر تحمل است و اگر تحمل نکنیم، چه باید کنیم؟ اما من آن چه را که در دل دارم، نمی‌گویم و سکوت می‌کنم".
در حالی که حاضران در جشن، مریلا زارعی را تشویق می کردند، وی ادامه داد: "در ضمن من جایزه ام را از دستان آقای متوسلانی گرفتم و این باعث افتخار من است".
 اکنون ما به علل این طعنه باز می گردیم.
1-    بازی در نقش یک زن کُرد در فیلم «چ» مربوط به 48 ساعت از زندگی شهید چمران در غائله‌ی پاوه
2-    بازی با زبان روزه در نقش مادر شهید در فیلم «شیار143»
3-    حضور در جشنواره‌ی فیلم فجر
4-    گریه در نشست مطبوعاتی فیلم «شیار143» در جشنواره‌ِ فیلم فجر به دلیل بازخورد مثبت تماشاگران در سالن رسانه‌ها
5-    دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به‌خاطر بازی فیلم «شیار143» و تقدیم آن به مادران شهدا و بیان این مهم که: "سیمرغ برای من اشک مادری است که سال‌ها در انتظار بازگشت حتی یک بند انگشت فرزندش است".
6-    دریافت عنوان خادم افتخاری حرم حضرت معصومه(س)
7-    حضور در راهپیمایی روز قدس و واکنش نسبت به کاسب‌کارانه‌بودن کمپین‌های دوپهلوی حمایتی برخی از هنرمندان و بیان این جمله نابخشودنی به سرکرده طلایه داران «مک کارتیسم»  وطنی : " باید بگویم که شعارها در این کمپین]کمپین کشتن همنوع را متوقف کنید [کلی است و به‌طور مشخص به حوادث اخیر مربوط نمی‌شود. مشمول تمام اقدامات غیرانسانی، جنگ و خونریزی در جهان امروز است. این جمله شامل کشته‌شدگان اتوبوس اسکانیا، حادثه سقوط هواپیمای مالزی و... هم می‌شود. مطمئنم که واکنش همکارانم از سر خیرخواهی بوده و خیلی هم زیباست. من از همکارانم در این کمپین درخواست می‌کنم که به حرکت مثبتشان ادامه بدهند و به‌طور مشخص از جنایاتی که در حق مردم بی‌دفاع غزه شده هم نامی ببرند. وقتی رژیم صهیونیستی با شعار «یک تیر، ‌دو نشان» جنایات خود را با افتخار انجام می‌دهد و به زنان حامله هم رحم نمی‌کند، باید مستقیم وارد عمل شد و با صدای بلند به جهانیان گفت که آنها به عمل غیرانسانی دست می‌زنند. بنابراین نگران واکنش‌های جهانی از عملکردمان و از اینکه ممکن است در جشنواره‌های جهانی مورد هجمه قرار‌گیریم، ‌نباشیم..."

اپیزود آخر:
پیکر شهید هادی باغبانی به وطن بازگردانده شده و توسط مردم شهیدپرور و خداجوی زادگاهش بابلسر تشییع شد. سید علی در صفحه اجتماعی خود بازخوردهای متفاوتی را می بیند از «چرا رفت؟...می خواست نره...! »از سکولارهای وطنی تا «حرفه ای کار نکرد و به شهادت رسید...!» نخودیها.(به زعم سیدعلی)
چه می خواهم بگویم؟ می خواهم بگویم در صحنه هنر ایران بزرگ ما، افراد معلوم‌الحال و مقلدی وجود دارند که تبحر خاصی در ارتزاق از بودجه‌های نهادهای دولتی و عمومی و تسخیر پوزیشن در عین گرفتن پُز اپوزیسیون دارند و از فیلم ضد دفاع مقدس تا فیلم موهن درباره‌ی اعتقادات دینی، تا توهین به طبقات گوناگون جامعه‌ی ایرانی و معوج جلوه‌دادن ارزش‌های اخلاقی در کارنامه‌ِ‌ی مشعشع آنان یافت می‌شود، در عین حال افرادی نیز یافت می شوند که همین درس را پس می دهند ولی با پوشش دینی وحتی حزب اللهی، اینان موج سوارانی هستند که اگر مدتی را بدون آن بگذرانند به زودی از حافظه ملت ایران فراموش می شوند ولی همواره به دنبال ایجاد موج جدیدی هستند تا بر آن سوار شده و مدتی در صحنه بمانند. توجیه آنان نیز این است که «موجیم که آسودگی ما عدم ماست» غافل از این که آنانی چنین گفتند؛ که خود موج بودند ونه موج سوار.!
 خطر اینان اگر بیش از گروه اول نباشد، کمتر از آن نیست.  چه اینان از هیچ قاعده ای در بازی پیروی نمی کنند گرچه هردو دو روی یک سکه و دو تیغه یک قیچی هستند. هردو اینان پیرو نظام لیبرالی هستند، اما  یکی آگاهانه در مسیر گام برداشته و به این امر افتخار می کند و دیگری گاهی ناآگاهانه چنین شیوه ای را پی گرفته است و گاهی او نیز آگاهانه در این مسیر گام برمی دارد و آگاهانه خود را در جبهه پیروان انقلاب عظیم اسلامی وارد کرده است . فارغ از اینکه این دو گروه کدامیک کوتوله های فرهنگی و کدامیک شوالیه ها و ژنرالهای جنگ نرم دشمن به شمار می روند مبارزه با هردو عزمی جزم را می طلبد.

در پایان بیانی از شهید والامقام مرتضی آوینی را تقدیم حضور خواننده محترم می نمایم:
فحش اگربدهندآزادی بیان است، جواب اگربدهی بی فرهنگی!
سؤال اگر بکنند آزاد اندیشند، سؤال اگربکنی تفتیش عقاید!
تهمت اگر بزنند درجستجوی حقیقتند، جواب اگربدهی دروغگویی!
مسخره ات بکنند انتقاد است، جواب اگربدهی بی جنبه ای!
اگرتهدیدت کنند دفاع کرده اند، اگر از عقایدت دفاع کنی خشونت طلبی!