وَالتِّینِ وَالزَّیْتُون
خداوند در سوره "تین"(انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان
دینپژوه میگویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوههای همه
چیز تمام است
یک تیم تحقیقاتی ژاپنی بخاطر"زیتون وانجیر" مسلمان شدند.
1
همه چیز زیر سر سلحشور است
بنده خدایی گفته بود اقدام بازیگرنمای کوچ کرده از وطن در برهنه شدن جلوی دوربین نتیجه صحبتهای آقای سلحشور بوده است. اما ظاهراً تبعات صحبتهای ایشان به همین جا ختم نشده و آقای سلحشور باید تاوان ماچ شدن یکی دیگر از بازیگران در جشنواره ای خارجی را هم برعهده بگیرد.
اعلام رسمی رهبر انقلاب مبنی بر حمایت از هرگونه اقدام علیه اسرائیل در سرتاسر جهان موجب شد تا ایران با پیشدستی در اعلام این موضع ابتکار عمل را از دست غرب خارج کند که به دنبال پیش انداختن اسرائیل برای تهدید نظامی ایران است.
دیپلمات های وین مدعی شدند که فعالیت های هسته ای ایران در سایت فردو گسترش یافته و علیرغم تهدیدات، دو آبشار جدید در فردو نصب شده است.
خبرگزاری رویترز از وین به نقل از منابع دیپلماتیک ادعا کرد که ایران فعالیت غنی سازی اورانیوم در فردو را گسترش داده است.
نویسنده این مطلب به تحریریه "خبرنامه دانشجویان ایران" اصرار داشت تا این مطلب با عنوان "دنیای رنگی آرمیتا" منتشر شود:
خانعلی، مرد خدا بود. یک معلم ساده. بچة یکی از روستاهای اراک. میگفت: «دوست دارم در حال نماز شهید شوم.» من خندیدم و گفتم: بهتر است دعا کنی در حالت تشهد بمیری تا شهادتین هم بگی. تو سجده و رکوع یا قیام چطوری میخواهی شهادتین بگویی. بچهها خندیدند.
تصویری تزیینی است.
از هارپ (HAARP) چه میدانیم؟ آیا این تکنولوژی مخوف واقعیت دارد؟ دستکاری در آب و هوا تا چه میزان ممکن است؟ آیا هارپ سلاح جدید آمریکا در جنگهای غافلگیرانه آتی است؟ برای راز گشایی از این سوالات با گزارشهای ویژه مشرق همراه شوید....
به گزارش مشرق، انستیتو تحقیقات استراتژیک کالج جنگ ارتش آمریکا دارای نشریهای داخلی با نام«انقلاب در امور نظامی» است. به عنوان مقدمهای بر این گزارش بخشی از یکی از مقالات این نشریه بسنده خواهد بود:«چیزهایی که برای ما اهمیت دارند به مرور زمان تغییر میکنند و تکنولوژی با پیشرفت خود به افقهای جدیدی میرسد.
دو تا برادر آخره شر بودن و پدر محل رو درآورده بودن
دیگه هروقت هرجا یک خراب کاریی میشده، ملت میدونستن زیر سر این دوتاست.
آقا قرآن خواستند و مثل همیشه با طمأنینه در صفحهی اولش نوشتند: تقدیم به خانوادهی شهید مصطفی احمدی روشن. قرآن اول را دادند به پدر مصطفی. پدر مصطفی قرآن را گرفت و گفت: ما از این اتفاق هیچ ناراحت نیستیم شما هم غم به دلتان راه ندهید آقا.
سلام آقاجون! من چارسالمه. من شما رو خیلی دوست دارم. خیلی خوشحالم که امشب اومدی خونمون. فقط نمی دونم چرا بابا مصطفام هنوز نیومده.
مامانم میگه بابات رفته یه مسافرت و شاید به این زودی ها نیاد. اما نمی دونم چرا وقتی این حرفو به من می زنه روشو از من برمی گردونه و شونه هاش تکون می خوره و بعد که من می رم تا از جلو صورتشو ببینم، چشماش خیلی قرمز شده و صورتش هم خیسه!